گنجور

 
سیدای نسفی

نوبهار آمد تماشای گل و سنبل کنید

نور چشم خود چو شبنم طرف روی گل کنید

بر در گلزار گلچینان هجوم آورده اند

خار دیوار چمن گل کرده فکر مل کنید

روی باغ از سبزه و سنبل مزلف کشته است

وقت آن آمد فراموش از خط و کاکل کنید

بید مجنون مو پریشان کرده چون دیوانگان

زلف لیلی را به دل چون طره سنبل کنید

ارغوان زاریست مژگانهای من ای عاشقان

سوی من بیند و سیر کشور کابل کنید

ناله عاشق نسیم صبح باغ دلگشاست

در چمن ای غنچه ها دل پرستی بلبل کنید

قامت پیران بود سد ره موج خطر

خواب آسایش به زیر سایه این پل کنید

تا نگردد باغبانان را خبر ای سیدا

سیر باغ آرزو پنهان چو بوی گل کنید

 
 
 
جامی

خاک کویش را پس از کشتن به خونم گل کنید

خانه ای سازید و جانم را در او منزل کنید

چون بریزد خون من این بس دیت کز بعد قتل

گاه گاهی نسبت خونم به آن قاتل کنید

حیف باشد خونم من در گردنش بهر خدا

[...]

هلالی جغتایی

من نمیخواهم که : در کویش مرا بسمل کنید

حیف باشد کان چنان خاکی بخونم گل کنید

چون نخواهم زیست دور از روی او، بهر خدا

تیغ بردارید و پیش او مرا بسمل کنید

بهر قتلم رنجه میدارید دست ناز کش

[...]

صائب تبریزی

دیده از عیب کسان در خواب چون مخمل کنید

چون رسد نوبت به عیب خود، نظر احول کنید

باعث رنگینی دیوان محشر می شود

چهره از اشک پشیمانی اگر جدول کنید

قامت خم چون مه نو در کمین پس خم است

[...]

بیدل دهلوی

شوق تا گردد دو بالا خویش را احول کنید

نیم‌رخ کم حیرت است آیینه مستقبل کنید

آگهی از اطلس‌ گردون چه خواهد یافتن

خواب ما هم بی‌قماشی نیست گر مخمل کنید

با بد و نیک‌ جهان زبن بیش نتوان شد طرف

[...]

حاجب شیرازی

دوستان از راستی کم فکر تل و ول کنید

می توانید آنچه آخر می کنید اول کنید

صلح را محکم میان بندید با نزع و صلاح

رسم درویشی بیاموزید و کم کل کل کنید

وقت بدبینی و رفتار کج و حرص و طمع

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه