صوفیان را حلقه ای در ذکر بود
کارشان در حلقه ذکر و فکر بود
ذکر می کردند با رقص و نشاط
پای کوبان کف زنان با انبساط
از سماع و وجد رفتندی ز هوش
مست لایعقل چو رند باده نوش
گه فتادندی به روی یکدگر
این شدی در زیر و آن یک در زبر
در میانشان بود زیبا ساده ای
عقل از عشقش دل از کف داده ای
مرغ دلها جمله اندر دام او
مادرش بنهاده فرخ نام او
هم میانشان بود زشتی قیرفام
کلته و کاچی کلندر ویسه نام
شیخ را چون گاه غشیان آمدی
بیهشی او به طغیان آمدی
می شدی بیخود ز جای خود بلند
خویش را بر روی فرخ می فکند
مثلک آسا تنگ چفسیدی براو
سینه بر سینه نهادی روبرو
آن یکی کردش ملامت زین عمل
کاین چه رسوایی ست ای شیخ اجل
شیخ و شاهد بازی این نبود پسند
خرقه شیخی بیفکن ای لوند
گفت او را شیخ شیاد ای عمو
اختیار از فوج بیهوشان مجو
این نه از قصد است و عمد و اختیار
عالم بیهوشی است و اضطرار
گفت رو رو ای سرابیلی شوم
ای تو رونق بخش فتوای سدوم
گر نداری صد مرض در اندرون
از چه بر فرخ همی افتی نگون
بایدت بی اختیارستی اگر
ویسه را یک بار افتی بر زبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، اشاره به صوفیان و حلقه ذکر آنهاست که در حال ذکر و فکر به رقص و شادی میپردازند. آنها در اثر سماع و وجد به وضوح از خود بیخود میشوند. در میان آنها زنی زیبا به نام "فرخ" وجود دارد که همه به او دل باختهاند. در عوض، یک مرد زشت نیز به نام "ویسه" در جمع هست. شیخی که دچار داستانی شده از بیخودی و از خود بیخود شدن میگوید و یکی از حاضران او را به خاطر رفتارهایش مورد سرزنش قرار میدهد. شیخ پاسخ میدهد که این حالتی از بیاختیاری است و نه عمد و ارادی. گفتگو همچنان ادامه مییابد و به ادعاهای فرد دیگر در مورد نیامدن به اختیار اشاره میشود. این متن به کاوش در حالات روحی و عشق و سرگردانی صوفیان میپردازد.
هوش مصنوعی: صوفیان در جمعی گرد هم میآیند و کارشان یاد کردن و تفکر دربارهی حقایق spiritual است.
هوش مصنوعی: آنها با شادی و نشاط، در حالی که پای میکوبند و کف میزنند، مشغول ذکر و یاد خدا بودند.
هوش مصنوعی: افرادی که در حال شنیدن موسیقی و حالت وجد و شادی هستند، به قدری تحت تأثیر قرار میگیرند که تمام هوشیاری خود را از دست میدهند و مانند یک آدم مست که از شراب نوشیده، میرقصند و میچرخند.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات انسانها به یکدیگر میافتند و در این حالت، یکی در پایین و دیگری در بالا قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در میان آنها دختر زیبای سادهای بود که عقلش را به خاطر عشقش از دست داده بود.
هوش مصنوعی: تمامی مرغهای دل در دام او گرفتارند و مادر آنها، فرخ را نامیده است.
هوش مصنوعی: در میان آنها، زشتی چهره و رنگ قیافهای شبیه به کلته و کاچی، مانند نامی بد به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی که شیخ حالتی از غش و بیهوشی به او دست داد، به خاطر این حال، او به شور و هیجان افتاد.
هوش مصنوعی: تو به شدت تحت تأثیر قرار میگرفتی و بیاختیار از جایت بلند میشدی و خود را بر روی رخ شاداب و خوشبخت میانداختی.
هوش مصنوعی: تو مانند او، نزدیکتر از این نمیشد، سینهات را به سینهاش چسباندی و مقابلش ایستادی.
هوش مصنوعی: این شخص به خاطر این عملش مورد سرزنش قرار گرفته است و میپرسد این چه رسواییای است ای شیخ بزرگ.
هوش مصنوعی: بازیهای شیخ و جوان معشوق اینگونه نیست که به سادگی با پوشیدن لباسهای ظاهری یا نشانهای مذهبی به حقیقت برسند. ای جوان جذاب، باید از این تظاهرها دست بکشیم.
هوش مصنوعی: او به عمو میگوید: ای عمو، شیخ شیاد را باور نکن و از میان جماعت بیهوشان، انتخاب نکن.
هوش مصنوعی: این کار نه عمدی و اختیار آنی است، بلکه ناشی از یک حالت بیهوشی و ضرورت است.
هوش مصنوعی: برو برو ای زیبای دلربا، ای کسی که زندگی و زیبایی را به سرزمین سدوم میبخشی.
هوش مصنوعی: اگر درونت از بیماریها خالی است، پس چرا آنقدر از خوشحالی به زمین میافتی؟
هوش مصنوعی: اگر یک بار بر چیزی که با احتیاط و دقت به خاطر آن توجه نکردی بیفتی، باید بیاختیار با آن مواجه شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.