بخش ۲۱۱ - بیان در اشاره به اسرار صلوة و افعال آن به قول بعض از اهل معرفت
آن اذان و آن اقامه نفخ صور
آن ز جا برخاستن بعث و نشور
آن مصلی موقف و قبله وقوف
بستن احرام در موقف عکوف
چون شدی واقف در آن موقف زبان
می گشایی در سپاس و امتنان
حمد و سوره آن سپاس است و ثنا
در وقوف بارگاه کبریا
گوییا آنگه خطاب آید تورا
این زمان بگذار تحمید و ثنا
دفتر اعمال خود را نیز بین
هیبت این روز رستاخیز بین
این مسافر تا چه آوردی بگو
زین سفر سودت چه باشد مایه کو
خم کنی قامت پی عجز و نیاز
سر کنی تسبیح آن عاجز نواز
من ندارم غیر عجز و لابه هیچ
در من و در کار من شاها مپیچ
قامتی دارم خم از بار گناه
سربزیرم چونکه هستم روسیاه
گویدت ای بنده سر بردار چست
نامه ی اعمال خود بنگر درست
سر برآری دل ز هولت چاک چاک
خویش را اندازی از هیبت به خاک
جبهه و رو بر زمین سایی همی
پشت دستان را ز غم خوابی همی
کان شها پاکا بلندا برتورا
بنگر از رحمت در این موقف مرا
گویدت گویا که سر بردار هین
تا چه کردستی در این دفتر ببین
هین ببین ناپاکی و پاکی خویش
جرئت خود بین و بی باکی خویش
سر برآری لب به استغفار باز
توبه را سازی شفیع و چاره ساز
گویدت بگذشت روز توبه هان
تا چه آوردی بگو فاش و عیان
از خجالت باز می مالی جبین
لب پر از سبحان ربی بر زمین
باز می آید خطاب با عتاب
خیز از جا شو مهیای حساب
باز برخیزی به تمجید و سپاس
حال این رکعت به اول کن قیاس
عاقبت از عجز برداری دو کف
رو به آن درگاه با عز و شرف
این دعاهایت نیاید در حساب
آیدت از پرده ی عزت خطاب
کای تورا بگذشته ایام دعا
رفته هنگام ثناء و توبه ها
باز افتی در رکوع و در سجود
گه رکوع و گه سجود و گه قعود
باز گوید ناید امروز این بکار
مایه و سود آنچه آوردی بیار
عجز و زاری و سپاس و آفرین
جمله افکندی بروز واپسین
روزگاران را به غفلت باختی
کار خود با این جهان انداختی
هان چه سود از مایه ات اندوختی
هان چه شمع از مایه ات افروختی
لرزدت آن دم ز هیبت استخوان
هم رود قوت ز پایت هم توان
نی به پایت قوم برخاستن
نی زبان عذر خسران خواستن
پس نشینی بر زمین بیچاره وار
دست بسته پا شکسته شرمسار
پس به توحید خدا گویا شوی
چاره از توفیق حق پویا شوی
کاشهد ان لا اله لی سواه
من به وحدانیتت هستم گواه
هم گواهم بر نبی مؤتمن
این دو هم سرمایه و هم سود من
عمر خود گر صرف عصیان کرده ام
این دو را لیکن شفیع آورده ام
سود من از این سفر اینست و بس
نیست غیر از این دو ام فریادرس
هم به امید شفیعان جزا
آمدم با قدی از عصیان دوتا
ای پناه جمله امت السلام
ای شفیعان قیامت السلام
السلام ای شافع روز جزا
السلام ای عاصیان را مرتجی
السلام ای بندگان صالحین
السلام ای انبیاء مرسلین
من گنه کارم پشیمانم ذلیل
واقف اندر موقف رب جلیل
سود و سرمایه همه درباختم
عمر خود نابود و ضایع ساختم
ای شفیعان قیامت همتی
التفاتی التماسی رحمتی
یکنظر ای شهریاران از کرم
سوی آن افتاده ی بحر ندم
از اشارات نماز اینها یکی ست
زانچه گفتم از معافی اندکی است
شرح اینها را مقامی دیگر است
خامه از تفصیلش اکنون ابتر است
باشد این تفصیل تا وقتی دگر
داستانی داشتم نامد به سر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف روز قیامت و وضعیت انسانها در آن زمان میپردازد. در این روز، همه باید در برابر خداوند قرار بگیرند و اعمال خود را مورد حساب و عیار قرار دهند. انسانها در آنجا به عجز و نیاز به خداوند اعتراف میکنند و از گناهان خود پشیمان هستند. در این وضعیت، دو شاهد یعنی گواهی بر یکتایی خدا و پیامبر، به عنوان شفیع برای عاصیان مطرح میشود.
شخص در اینجا به یاد توبه و استغفار میافتد و در عین حال، به خاطر غفلتها و گناهانش شرمنده است. او در نهایت به درگاه الهی میآید و از شفیعان میخواهد که به او توجه کنند. متن به این نکته اشاره میکند که سرمایه واقعی انسانها در آن روز، ایمان و اعمال صالح است، و هر کس که در دنیا به غفلت گذرانده، تنها با ندامت و توبه میتواند امیدی به رحمت الهی داشته باشد. در پایان، بر لزوم توجه به نماز و عبادت و اهمیت آن در قیامت تأکید میشود.
هوش مصنوعی: این ابراز صدایی برای فراخواندن نماز و دعوت به عبادت است، همانطور که در روز قیامت ندا و صحنهای بزرگ به وجود میآید که همه برمیخیزند و به حساب و کتاب خود میرسند.
هوش مصنوعی: آن مکان مخصوصی که در آن نماز میخوانند و قبلهای که به سمت آن میایستند، به طور مشابه به جایی اشاره دارد که در آن مردم برای نشستن و عبادت آماده میشوند.
هوش مصنوعی: وقتی که در آن موقعیت به آگاهی رسیدی، زبانت را به قدردانی و سپاسگزاری باز میکنی.
هوش مصنوعی: ستایش و درود به خداوند است و این اعتراف و تقدیر در حضور عظمت اوست.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد در این لحظه، برای تو خطاب میشود که دیگر نیازی به ستایش و تعریف نیست.
هوش مصنوعی: روز رستاخیز، تمام اعمال ما در برابر ما قرار میگیرد و ما باید با آنها روبرو شویم.
هوش مصنوعی: این مسافر را با خود چه چیز آوردهای؟ بگو از این سفر چه سودی برایت داشته است و چه چیزی به تو اضافه کرده است؟
هوش مصنوعی: اگر برای درخواست و نیازهایتان به او روی بیاوری و خود را به نزدیکیش برسانی، در واقع همانند تسبیحی گویی در دست او هر آنچه را که نیاز دارید به او عرضه خواهید کرد.
هوش مصنوعی: من جز ضعف و ناتوانی چیزی ندارم، ای پادشاه! در مورد من و کارهایم پیچیده فکر نکن.
هوش مصنوعی: من به خاطر گناهانم قامت خمیده و سر را پایین انداختهام و به همین دلیل احساس شرمساری میکنم.
هوش مصنوعی: ای بنده، سر خود را بالا آور و با دقت به نامهی اعمالت نگاه کن.
هوش مصنوعی: دل خود را از ترس و نگرانی رها کن و با اعتماد به نفس و عزت نفس به جلو برو.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تصویری از حالت خواب آلود و غمگین اشاره میکند، جایی که سر و صورت بر زمین قرار دارد و دستها به خاطر اندوه و ناراحتی به سمت عقب کشیده شدهاند. این تصویر حس عمیق نارضایتی و غم را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: ای که پاکی و بلندی تو را میبینم، نگاه کن به رحمتت که در این موقعیت به من نظر کرده است.
هوش مصنوعی: به تو میگوید که سر خود را بلند کن و ببین که در این روزگار چه کارهایی کردهای.
هوش مصنوعی: ببین وضعیت ناپاکی و پاکی خودت را، و شجاعت و بیباگی خودت را ارزیابی کن.
هوش مصنوعی: هنگامی که سر خود را بالا میآوری و به استغفار و توبه میپردازی، دعای تو شفیع و نجاتدهندهات خواهد بود.
هوش مصنوعی: بزرگوار میگوید که زمان توبه و بازگشت به سوی خداوند سپری شده است. حال از تو میخواهد که به طور واضح و روشن بگویی چه کاری انجام دادی و چه نتیجهای به دست آوردی.
هوش مصنوعی: شما از شرم و خجالت، پیشانیتان را بر زمین میگذارید و زبانتان پر از ذکر "سبحان ربی" میشود.
هوش مصنوعی: دوباره صدایی میآید که با تندی و سرزنش است؛ از جا برخیز و آمادهٔ محاسبه باش.
هوش مصنوعی: دوباره بر خیز و به ستایش و شکرگزاری مشغول شو، حال این رکعت را با رکعت اول مقایسه کن.
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی که از ناتوانی خسته شدی، با دستهای خالی و با احترام و بزرگمنشی به آن درگاه رو بیاور.
هوش مصنوعی: این دعاهای تو در کارنامهی تو مورد حسابرسی قرار نگیرد و از جایگاه والای تو دور نماند.
هوش مصنوعی: ای که در زمانهای گذشته دعاها و نیایشهایت به پایان رسیده، اکنون زمان ستایش و پشیمانی فرارسیده است.
هوش مصنوعی: تو بار دیگر در حالت عبادت و خضوع فرو میروی، گاهی در رکعت و گاهی در سجده و گاهی نشسته.
هوش مصنوعی: دیگر امروز به این کار نپرداز، بلکه آنچه را که به دست آوردهای، بیاور و استفاده کن.
هوش مصنوعی: در روز واپسین، تمام ناتوانیها، گریهها، شکرگزاریها و ستایشها را با خود به همراه آوردی.
هوش مصنوعی: در طول روزگاران، با غفلت و بیتوجهی فرصتها را از دست دادی و زندگیات را به دست این جهان سپردی.
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که انبوهی از ثروت و دارایی جمع کردهای؟ آیا همهی آنها همچون شمعهایی که میسوزند، تنها نور و روشنی موقتی ایجاد میکنند؟
هوش مصنوعی: در آن لحظهای که از ترس هیبت و قدرت او بدنت به لرزه میافتد، قوایت نیز به شدت تحلیل میروند و از پای تو سلب قدرت میشود.
هوش مصنوعی: قوم به خاطر تو به پا خواستهاند و از زبان خود به دنبال عذرت را میخواهند.
هوش مصنوعی: انسانی در موقعیتی بسیار ناخوشایند و ناتوان نشسته است، با دستانی بسته و پاهایی آسیبدیده، که به نظر میرسد از سر خجالت نمیداند چه کند.
هوش مصنوعی: اگر به یگانگی خداوند آگاه شوی و توفیق الهی را دریافت کنی، به درستی به مقصد میرسی.
هوش مصنوعی: من گواهی میدهم که هیچ معبودی جز تو وجود ندارد و به یگانگی تو ایمان دارم.
هوش مصنوعی: من به عنوان شاهد بر صداقت پیامبر گواهی میدهم؛ این دو چیز برای من هم سرمایه است و هم فایده.
هوش مصنوعی: اگرچه عمرم را در نافرمانی و گناه سپری کردهام، اما در عوض دو چیز را به دامن خود آوردهام که میتوانند شفاعت من را بکنند.
هوش مصنوعی: فایدهای که از این سفر بدست میآورم فقط این دو چیز است و چیز دیگری جز این نیست که به من کمک کند.
هوش مصنوعی: من با امید شفاعتکنندگان به اینجا آمدهام، در حالی که دو جنبه از نافرمانی در وجودم وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای پناهگاه همه امت، سلام بر تو! ای شفیعان روز قیامت، سلام بر شما!
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای شفاعتکننده در روز قیامت، سلام بر تو ای امید عاصیان.
هوش مصنوعی: سلام بر شما ای بندگان صالح و نیکوکار، سلام بر شما ای پیامبران فرستاده شده.
هوش مصنوعی: من مرتکب گناه شدهام و از آن پشیمانم. در مقابل خداوند بزرگ، احساس حقارت و ذلت میکنم.
هوش مصنوعی: تمام سرمایه و داراییام را از دست دادهام و عمرم را به بطالت گذراندهام.
هوش مصنوعی: ای شفیعان روز قیامت، به من توجهی کنید و از خداوند برای من رحمتی بخواهید.
هوش مصنوعی: ای پادشاهان بزرگ، با لطف و محبت به سوی آن دریاچه افتاده نگرید.
هوش مصنوعی: نماز نشاندهندهی علائم و نشانههایی است که بخشی از آنچه گفتم را شامل میشود و تنها بخشی از معافیتها و بخشودگیهاست.
هوش مصنوعی: این موضوعات نیاز به توضیحات بیشتری دارند و اکنون نمیتوان به تفصیل درباره آنها صحبت کرد، چرا که این بحث در اینجا مختصر باقی میماند.
هوش مصنوعی: این توضیحات تا زمانی ادامه دارد که داستان دیگری را پیش ببرم و به پایان نرسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.