هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حس تنهایی و فراق میگوید و به مونس و همدم خود اشاره میکند که بدون او چه حالتی دارد. او خود را مانند خزان خراب و بینظم میبیند در حالی که مونسش را به بهار تشبیه میکند که بدون او چه زیبا و شاداب است.
جواد در ۱۰ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۰۶ نوشته:
این رباعی توسط همایون شجریان، توی آلبوم جدیدش خونده شده که پیشنهاد میدم حتماً گوش بدین، ولی با اینی که نوشته شده کمی تفاوت داره: ای همدم روزگار چونی بی من ای مونس و غمگسار چونی بی من من با رخ چون خزان زردم بی تو تو با رخ چون بهار چونی بی من
میرزابنویس در ۷ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۷ نوشته:
سلام. مصرع سوم این رباعی اشتباه نگاشته شده: من با رخ چون خزان «زردم» بی تو رخ+خزان+زردی خزان. اول از اینکه معنای شعر بع این شکل مشخص تر و مناسب تر است. و دوم ایتکه واژه خرابم دارای سه هجا هست. و از اساس با وزن شعر همخوانی نداره.
سهیل قاسمی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۳۹ نوشته:
همایون شجریان مونس و همدم را جا به جا گفته و خراب را زرد گفته. البته زرد هم لطفی دیگر داشت. اما خراب در وزن درست تر مینشیند. نون از تقطیع ساقط است بقول قدما و اگر زرد باشد خزان را باید کشیده خواند تا در وزن جا شود که درست نیست. دوم این که وقتی شاعر میگوید رخ ِِ چون خزان، تنها وجه ِِ شبَه ِِ رخ و خزان همانا رنگ زرد آن است و ذکر زرد پس از خزان، زاید مینماید. همان خراب را میپسندم که با خزان هم آهنگ هم هست
به نظر می رسد یک تناقض ظاهری در این دوبیتی وجود دارد. اگر کسی مونس روزگار است نمی تواند برای کسی که در آن روزگار است مونس نباشد و اگر آن فرد در آن روزگار نیست پرسیدن این سوال غلط است که چونی بی من ؟ چونی ؟ که کلمه پرسش از کمیت و کیفیت است در مورد کسی که مونس روزگار و همدم غمگسار است چه معنی می دهد ؟ کسی که مونس روزگار است نمی تواند خراب باشد که خرابی و مونسی روزگار در یک نفس نمی گنجند. پس مولانا پی چیست؟ من با رخ چون خزان ، خرابم بی تو رخ من چون خزان است و هر لحظه به موی بادی بند است و در پی آن زمستانی است که سردی و حکایت یخ بندان دارد، خزانی که چنین ماهیت و وصفی دارد و هر رنگش به برگی زرد می ماند ، بی تو خراب است. و نکته همین جاست ، انسان نباید خود را بی او کند تا رخ خزانش ، خرابتر نشود. والا او مونس روزگار است خود را از هیچ کس دریغ نخواهد کرد که او همدم غمگسار و رخی چون بهار دارد که شادبی و طراوت از هر طرفش می بارد.
علی عابد در ۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۲۷ نوشته:
آقای دکتر گاوگانی، به نظر من بیت اول هر دومصرع نشانه هایی از کنایه درشون هست که ماهم در زمان حال و در زبان محاوره ای بسیار ازشون استفاده میکنیم.مثلا دوستی که رفته مسافرت و مدت هاست که احوالی از شما نگرفته و شما میخوای با کنایه بهش بگید بی معرفت هست:
سلام با معرفت، خوش میگذره بدون من؟
و مثلا بیت اول این شعر رو اگر با همین فرمول محاوره ای کنیم:
کسی که تا دیروز میگفتی همدم و غمگسار منی، بدون من بهتری؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حس تنهایی و فراق میگوید و به مونس و همدم خود اشاره میکند که بدون او چه حالتی دارد. او خود را مانند خزان خراب و بینظم میبیند در حالی که مونسش را به بهار تشبیه میکند که بدون او چه زیبا و شاداب است.
هوش مصنوعی: ای همزمان من، حال تو چگونه است که بیمن زندگی میکنی؟ ای همراه غمها، حال تو چطور است که دور از من به سر میبری؟
هوش مصنوعی: من به خاطر غیبت تو، حالتی خراب و افسرده دارم، در حالی که تو در غیاب من با زیبایی و شادابی خود شبیه بهار هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.