میان باغ، گل سرخ، های و هو دارد
که «بو کنید دهان مرا چه بو دارد!»
پیالهای به من آورد لاله که «بخوری؟»
خورم؛ چرا نخورم؟ بنده هم گلو دارد
گلو چه حاجت مینوش بیگلو و دهان
رحیق غیب که طعم سقا همو دارد
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
خنک مرا و کسی را که عیش خو دارد
چرا مقیم نباشد چو ما به مجلس گل
کسی که ساقی باقی ماه رو دارد
به آفتاب جلالت که ذره ذره عشق
نهان به زیر قبا ساغر و کدو دارد
سؤال کردم از گل که بر که میخندی
جواب داد بدان زشت کو دو شو دارد
غلام کور که او را دو خواجه میباید
چو سگ همیشه مقام او میان کو دارد
سؤال کردم از خار کاین سلاح تو چیست
جواب داد که گلزار صد عدو دارد
هزار بار چمن را بسوخت و بازآراست
چه عشق دارد با ما چه جست و جو دارد
ز شمس مفخر تبریز پرس کاین از چیست
وگرچه دفع دهد دم مخور که او دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای باغ گل و لذتهای عشق و نوشیدن اشاره میکند. او از گلها و پیاله لاله سخن میگوید و معاملههای عشق را بازگو میکند. شاعر به عیش و خوشیهای زندگی میپردازد و دعوات میکند که کسی باید در میان این سعادتها حضور داشته باشد. همچنین از دوگانگیها و تضادهای زندگی بهویژه در مورد گل و خار و لذت و درد صحبت میکند. در نهایت، شاعر به نظر میرسد که راز عشق و زیبایی را از شمسالدین تبریز جویا میشود و اهمیت عشق را در زندگی بیان میکند.
هوش مصنوعی: در باغی پر از گلهای سرخ، بویی قرار دارد که اگر دهانم را بو کنید، بویی خاص و دلنشین از آن به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: به من پیالهای آوردند و گفتند بخور، ولی من چه دلیلی دارم که نخورم؟ من هم مثل بقیه حق نوشیدن دارم.
هوش مصنوعی: برای لذت بردن از نوشیدنیهای الهی و معنوی، نیازی به دقّت در ظواهر و تجلّیهای ظاهری نیست. این طعم دلپذیر و شیرین به گونهای است که حتی بدون گلو و دهان نیز قابل احساس است و متصل به عالم غیب است.
هوش مصنوعی: هر سال که شادی و نشاط برقرار است و هر روز که خوشی و طرب وجود دارد، برای من و کسانی که به لذت و خوشی علاقه دارند، خوشا و خنک است.
هوش مصنوعی: چرا کسی که مانند ما در مجلس گلابی نمیماند، در کنار ما نباشد، وقتی ساقی زیبای همیشگی در بین ماست؟
هوش مصنوعی: درخشش و عظمت تو، حتی در کوچکترین جزئیات عشق و محبت را پنهان کرده است، مانند اینکه در زیر لباس زیبا یا ظرفی پر از شراب و کدو، این عشق وجود دارد.
هوش مصنوعی: از گل پرسیدم که به چه کسی میخندی، او پاسخ داد که به فردی زشت که دو صورت دارد.
هوش مصنوعی: یک بنده نابینا که دو آقایی دارد، مانند سگی است که همیشه باید در وسط میدان بماند.
هوش مصنوعی: از خار پرسیدم که سلاح تو چیست؟ او گفت: گلزار (باغ گل) صد دشمن دارد.
هوش مصنوعی: چمن هزار بار خشک و سوخته شده، ولی دوباره جوانه میزند. این نشان میدهد که عشق به ما چقدر قوی است و چه تلاش و کوششی دارد.
هوش مصنوعی: از شمس، بزرگ و باافتخار تبریز بپرس که این موضوع از چه چیزی ناشی میشود. اگرچه او ممکن است با کلامش تو را دفع کند، نگران نباش چرا که او دارای فضایل بزرگ و ارزشمندی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میان باغ گل سرخهای و هو دارد
که بو کنید دهان مرا چه بو دارد
به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل
که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد
چو سال سال نشاطست و روز روز طرب
[...]
کسی که سلسلهٔ زلف مشکبو دارد
کجا به حلقهٔ عشّاق سر فرو دارد
گدای میکده را حاصلی ز هستی نیست
به غیر دست که در گردن سبو دارد
دلا مراد دل خود ز غیر دوست مجو
[...]
به بی تکلفی آن عارفی که خو دارد
نظر به بندد از آن گل که رنگ و بو دارد
ببین بجذبه نسبت که خامه دو زبان
همیشه الفت با صفحه دورو دارد
کسیکه بنده عشقست بی نشان نبود
[...]
خوشم به باده گلگون که رنگ او دارد
رگی ز تلخی آن یار تندخو دارد
سر بریده شبنم به آفتاب رسید
همان امید مرا گرم جستجو دارد
چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟
[...]
سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
دل از خیال تو با خویش گفتوگو دارد
شراب از آن ید بیضا حلال و شیرینست
طهور باد که طعم سقا همو دارد
چه سان طرب بکند دل که ساقیش لب تست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.