مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
که روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
ز شادی و ز فرح در جهان نمیگنجد
که چون تو یار دلارام خوش لقا دارد
همیرسد به گریبان آسمان دستش
که او چو سایه ز ماه تو مقتدا دارد
به آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
چرا دلیر نباشد حذر چرا دارد
چرا به پنجه کمرگاه کوه را نکشد
کسی که ز اطلس عشق خوشت قبا دارد
تو خود جفا نکنی ور کنی جفا بر دل
بکن بکن که به کردار تو رضا دارد
چرا نباشد راضی بدان جفای لطیف
که او طراوت آب و دم صبا دارد
در آتش غم تو همچو عود عطاریست
دل شریف که او داغ انبیا دارد
خمش خمش که سخن آفرین معنی بخش
برون گفت سخنهای جان فزا دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف معشوقی میپردازد که دل را به دست دارد و در مراقبت از دل عاشق شب و روز میکوشد. شادی و خوشی در وجود او متجلی است و او را یار دلانگیزی میداند. شاعر اشاره میکند که معشوق به حدی عالی است که دستش به آسمان میرسد و از زیبایی و نور او بهرهمند است. همچنین به عشق و اعتماد به نفس در برابر مشکلات اشاره میکند و میپرسد که چرا کسی که به عشق او افتخار میکند، از دلیر بودن و نبرد با دشواریها هراسی داشته باشد. در نهایت، شاعر به جفای معشوق اشاره دارد و میگوید که حتی جفاهایش نیز میتواند دل را راضی کند و او به طراوت و زندگی روح میدهد.
هوش مصنوعی: مها، به قلب خود نگاهی بینداز که قلب تو را دارد. این قلب همیشه در فکر و رعایت حال توست، چه در روز و چه در شب.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ چیز به اندازهی شادی و خوشحالی که از داشتن تو به دست میآید، جا نمیشود.
هوش مصنوعی: دست او به آسمان میرسد و مانند سایهای که از ماه تو سرچشمه میگیرد، او همواره از تو پیروی میکند.
هوش مصنوعی: چرا کسی که تحت نور و گرمای آفتاب قرار میگیرد، باید از خطرات بترسد و دلیر نباشد؟
هوش مصنوعی: چرا باید کسی که لباسش از پارچه ی زیبای عشق دوخته شده، به جنگ و زد و خورد با قدرت کوه اقدام نکند؟
هوش مصنوعی: اگر خودت خیانت نکنی، یا اگر خیانت نیز کنی، دل را آزرده کن، زیرا دل به رفتار تو راضی است.
هوش مصنوعی: چطور ممکن است کسی از بینظمی و ناملایمات رنج نبرد در حالی که او شادابی و تازگی جریان آب و نسیم صبح را دارد؟
هوش مصنوعی: دل من در آتش غم تو مانند عود خوشبوست که عطرش در فضا پخش میشود، و این غم با داغی که پیامبران داشتهاند، بر دل من سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: سکوت کن که سخنسرا با کلماتش معانی عمیقی را به وجود میآورد و سخنانی دارد که جان را شاداب میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
به روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
ز شادی و ز فرح در جهان نمیگنجد
دلی که چون تو دلارام خوش لقا دارد
ز آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
[...]
خدایگان جهان رکن دین عمیدالملک
توئی که چرخ به جاه تو التجا دارد
قضا به هرچه اشارت کنی مطیع شود
قدر به هرچه رضا باشدت رضا دارد
کسیکه پرتو رای تو در ضمیر آرد
[...]
بساط زرکش شاهی چه نقش ما دارد
تن برهنه ما نقش بوریا دارد
بکش ز نطع امل پاکزین عمل عیسی
ز گرد بالش خورشید متکا دارد
به دست راحت اقبال دهر غره مشو
[...]
دل شکسته ما گنجی از وفا دارد
بخر شکسته ما را که سودها دارد
مکن کناره ز عاشق اگرچه درویش است
که پرتو نظرش فیض کیمیا دارد
جفا و خشم تو ما را وفا و مهر افزود
[...]
زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد
هزار عشوه و ناز و کرشمه ها دارد
بنور طلعت خوبش چه دل که حیرانست
بدام زلف چه جانها که مبتلا دارد
جمال بیحد و مهر و وفای بی غایت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.