گنجور

 
مولانا

نعره آن بلبلان از سوی بستان رسید

صورت بستان نهان بوی گلستان بدید

باد صبا می‌وزد از سر زلف نگار

فعل صبا ظاهرست لیک صبا را که دید

این دم عیسی به لطف عمر ابد می‌دهد

عمر ابد تازه کرد در دم عمر قدید

مژده دولت رسید در حق هر عاشقی

آتش دل می‌فروخت دیگ هوس می‌پزید

نور الست آشکار بر همه عشاق زد

کز سر پستان عشق نور الستش مزید

ان طبیب الرضا بشر اهل الهوی

کل زمان لکم خلعه روح جدید

بشرهم نظره یتبعهم نضره

من رشاء سید لیس له من ندید

لطف خداوند جان مفخر تبریزیان

شمس حق و دین شده بر همه بختی مزید