لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

کس با چو تو یار راز گوید

یا قصه خویش بازگوید

عاقل کردست با تو کوتاه

لیکن عاشق دراز گوید

از عشق تو در سجود افتد

سودای تو در نماز گوید

از ناز همه دروغ گویی

آنچ این دلم از نیاز گوید

من همچو ایازم و تو محمود

بشنو سخنی کایاز گوید

پیش تو کسی حدیث من گفت

گفتی تو که او مجاز گوید

چون زر سخنان من شنیدی

گفتی به طریق گاز گوید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۷۲۵ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم