|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ تأثیر عشق و احساسات عمیق بر عقل و زندگی انسان صحبت میکند. شاعر میگوید اگر کسی که با یک نگاه معشوق، عقل را به بند میآورد، اگر بر ما نخندد، پس چه کسی باید بخندد؟ او به تمسخر دنیا و شئونات آن اشاره میکند و معتقد است این کار درست و پسندیدهای است. همچنین شاعر به انسان توصیه میکند که مانند موج دریا باشَد و از بیحالی و سکون دوری کند، زیرا اگر دریا آرام باشد، گندیده خواهد شد. در انتها، او به پاکی و روشنی خورشید اشاره کرده و میگوید که وقتی انسان از خود پاک میشود، تنها غم و اندوه نمودار میشود. شاعر هشدار میدهد که از گفتن مزخرفات و شیرینیهای بیمحتوا خودداری کنیم، زیرا اگر خوشی و شیرینی واقعی وجود نداشته باشد، مانند قند بیمزه خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر کسی با یک نگاه فریبندهاش، عقلها را در بند میآورد و اگر او بر ما نخرند، پس چه کسی میتواند بخندد؟
هوش مصنوعی: اگر کسی بر گردونه زمان و خورشید بخندد، این انصاف نیست و انصاف چیزی است که مورد پسند همه قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: ای دل، همچون موج دریا شاداب و پرحرکت باش، زیرا اگر دریا آرام بگیرد، دچار کثیفی میشود.
هوش مصنوعی: تو مانند خورشید هستی و از هر آلایشی رها شدهای، تنها چیزی که از تو باقی میماند، غم جدایی از زندگی است.
هوش مصنوعی: به جای اینکه مدح و دلداری بیفایده بگویی، به واقعیت و حقیقت نگاه کن؛ چون آن کسی که شیرینی را در کلامش دارد، به مانند قند شیرین است و لازم نیست او را به زبانی بپرورانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چو دانش جوید و دانش پسندد
بیاموزد پس آن را کار بندد
که استادی که در چین نقش بندد
پسندیده بود هرچ او پسندد
چو چشمش گرید آهش کلّه بندد
دهان گل بر او حالی بخندد
درین پیرانه عقل آن را پسندد
که در وی رخت بندد دل نه بندد
دل اندر یار هر جایی که بندد؟
و گر بندد به ریش خویش خندد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.