نثرنا فی ربیع الوصل بالورد
حنانینا فنعم الزوج و الفرد
ز رویت باغ و عبهر میتوان کرد
ز زلفت مشک و عنبر میتوان کرد
ز روی زرد همچون زعفرانم
جهانی را مزعفر میتوان کرد
به یک دانه ز خرمنگاه ماهت
فلکها را مسخر میتوان کرد
تو آن خضری که از آب حیاتت
گدایان را سکندر میتوان کرد
در آن حالی که حالم بازجویی
محالی را میسر میتوان کرد
نخاف العین ترمینا بسو
فیا داود قدر حلقه السرد
به خود واگرد ای دل زانک از دل
ره پنهان به دلبر میتوان کرد
جهان شش جهت را گر دری نیست
چو در دل آمدی در میتوان کرد
درآ در دل که منظرگاه حقست
وگر هم نیست منظر میتوان کرد
چو دردی ماند جان ما در این زیر
اگر زیرست از بر میتوان کرد
ز گولی در جوال نفس رفتی
وگر نی ترک این خر میتوان کرد
الا یا ساقیا هات الحمیا
لتکفینا عناء الحر و البرد
دل سنگین عشق ار نرم گردد
دل ار سنگست جوهر میتوان کرد
بیار آن باده حمرا و درده
کز احمر عالم اخضر میتوان کرد
از آن باده که پر و بال عیش است
ز هر جزوم کبوتر میتوان کرد
از آن جرعه که از دریای فضل است
بهشت و حور و کوثر میتوان کرد
چو تیرانداز گردد باده در خم
ز تیر باده اسپر میتوان کرد
و اسکرنا به کاسات عظام
فان السکر دفع الهم و الحرد
چو باده در من آتش زد بدیدم
که از هر آب آذر میتوان کرد
بیا ای مادر عشرت به خانه
که جان را فرش مادر میتوان کرد
وگر در راه تو نامحرمانند
تو را از جام چادر میتوان کرد
چو گشتی شیرگیر و شیرآشام
سزای شیر صفدر میتوان کرد
بزن گردن املها را به باده
کز آن هر قطره خنجر میتوان کرد
سقاهم ربهم برخوان و می نوش
که هر دم عیش دیگر میتوان کرد
وگر ساغر نداری می بیاور
دهان را همچو ساغر میتوان کرد
و اعتقنا به خمر من هموم
و جازی همنا بالدفع و الطرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق، لذت و زیباییهای زندگی است. شاعر به توصیف محبوب خود میپردازد و از تأثیرات مثبت عشق بر دل و زندگی میگوید. او با استفاده از تصاویر زیبا و تشبیهات شگفتانگیز، عشق را به آب حیات و شراب خوشمزه تشبیه میکند که میتواند غمها را از بین ببرد و زندگی را پر از شادی کند. شاعر اعتقاد دارد که باده عشق میتواند انسان را به حالتهای مختلفی ببرد و زندگی را زیباتر کند. در نهایت، شاعر دعوت میکند تا از این باده لذت ببریم و از لحظات خوش زندگی استفاده کنیم.
هوش مصنوعی: در بهار عشق، عشق ما مانند گلهای محبت شکوفا میشود و چه خوب است که با یکدیگر هستیم، همسر و یار یکدیگر.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهات میتوان گل و باغ تهیه کرد و از موهایت میتوان عطر و بوی خوش ساخت.
هوش مصنوعی: به رغم رنگ زرد و پژمردهام، میتوانم همه جهان را با زیبایی و شور زندگی پر کنم.
هوش مصنوعی: با تکیه بر یک دانه از محصول زیبایی تو، میتوان بر آسمانها مسلط شد و آنها را تحت کنترل درآورد.
هوش مصنوعی: تو مثل خضر هستی که از آب حیاتت میتوان گدایان را به بزرگترین فرمانروا تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: در شرایطی که حالت عجیبی دارم، میتوان به بررسی و تحقیق درباره وضعیت من پرداخت.
هوش مصنوعی: چشمها ما را هدف قرار نمیدهند، چون داوود مانند حلقهای در زنجیر ما را محافظت میکند.
هوش مصنوعی: ای دل، به خودت رجوع کن، زیرا عشق به معشوق از دل پنهان میتواند شکل بگیرد.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا درب و راهی وجود ندارد، ولی وقتی که در دل به حقیقت و معنای عمیقتری دست یابی، میتوانی راهی پیدا کنی.
هوش مصنوعی: وارد دل شو، زیرا که آنجا محل دیدن حقیقت است؛ حتی اگر هیچ چیزی نبینی، باز هم میتوان به تماشا پرداخت.
هوش مصنوعی: اگر درد و رنجی در دل ما باقی مانده باشد، میتوانیم با محبت و سکوت آن را تحمل کنیم.
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه در دنیای نفس و خواستهها مانند گلی در کیسهای گرفتار شدهای، اگر نتوانی از این وضعیت بیرون بیایم، هیچ راهی برای رها کردن این بار سنگین نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و شراب گرم را برای ما بیاور تا از زحمت و خستگی گرما و سرما رها شویم.
هوش مصنوعی: اگر دل سنگین و سخت عشق روزی نرم شود، حتی اگر دل به سنگ بودن معروف باشد، میتوان آن را به چیز باارزشی تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: بیا آن شراب قرمز را بیاور و در عنوانش بگو که از دنیای سرخ میتوان به دنیای سبز رسید.
هوش مصنوعی: از آن شرابی که خوشی و شادی به ارمغان میآورد، میتوان از هر چیز کوچکی مانند کبوتر، چیزی زیبا و جذاب خلق کرد.
هوش مصنوعی: از آن چیزی که از دریای علم و فضیلت به دست میآید، میتوان به آرامش و نعمتهای بهشت و مانند آن دست یافت.
هوش مصنوعی: وقتی که شراب در کوزهها همچون تیر از کمان رها میشود، میتوان به راحتی از آن بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: ما با جامهای بزرگ خوشی کردیم، زیرا خوشحالی میتواند غم و نگرانی را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: وقتی که شراب در وجودم شعلهور شد، متوجه شدم که میتوان از هر آبی مانند آتش استفاده کرد.
هوش مصنوعی: ای مادر شادی، بیا به خانه که میتوان جان را مانند فرشی برای تو مهیا کرد.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر تو کسانی ناآشنا وجود داشته باشند، میتوانی خود را با چادر بپوشانی و از نظر آنها پنهان شوی.
هوش مصنوعی: وقتی که به قدرت و لياقت دست یابی و تواناییهایت را نشان بدهی، میتوانی به پاداش و نتایج شایستهای دست پیدا کنی.
هوش مصنوعی: با نوشیدن شراب، ناخالصیها و ناپاکیها را از بین ببر که هر قطره از آن میتواند مانند خنجری عمل کند.
هوش مصنوعی: پروردگارشان به آنها نوشیدنی میدهد و بر سر سفرهشان مینوشند، چون در هر لحظه میتوان شادیهای جدیدی تجربه کرد.
هوش مصنوعی: اگر شراب ندارید، بیا و دهان را به مانند ساغر پر از شراب کن.
هوش مصنوعی: ما به نوشیدنیهای مسکر از غمهایمان پناه میبردیم و با دوری و طرد این دردها را فراموش میکردیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ز دیده دیدبان از دز نگه کرد
سیه ابری بدید از لشکر و گرد
الهی گردن گردون شود خرد
که فرزندان آدم را همه برد
یکی ناگه که زنده شد فلانی
همه گویند فلان ابن فلان مرد
به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد
رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد
زه ای پستت بمانده ماه بهمن
[...]
رخ خوب تو ناموس قمر برد
لب لعل تو بازار شکر برد
بنفشه گرچه بازاری همیداشت
چو زلف دید سردر یکدیگربرد
گل سرخ از تو می بربست طرفی
[...]
مبین از خرد بینی خصم را خرد
ز پیلان بین که خرگوش آب چون برد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.