آن مه که ز پیدایی در چشم نمیآید
جان از مزه عشقش بیگشن همیزاید
عقل از مزه بویش وز تابش آن رویش
هم خیره همیخندد هم دست همیخاید
هر صبح ز سیرانش میباشم حیرانش
تا جان نشود حیران او روی بننماید
هر چیز که میبینی در بیخبری بینی
تا باخبری والله او پرده بنگشاید
دم همدم او نبوَد جان محرم او نبوَد
و اندیشه که این داند او نیز نمیشاید
تن پرده بدوزیده جان برده بسوزیده
با این دو مخالف دل بر عشق بنبساید
دو لشکر بیگانه تا هست در این خانه
در چالش و در کوشش جز گرد بنفزاید
در زیر درخت او میناز به بخت او
تا جان پر از رحمت تا حشر بیاساید
از شاه صلاح الدین چون دیده شود حقبین
دل رو به صلاح آرد جان مشعله برباید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد. شاعر از وجود موجودی مهآسا سخن میگوید که در چشم نمیآید، اما عشقش جان را زنده میکند. عقل و دل به زیبایی او خیره میشوند و درگیر احساسات متضاد میگردند. شاعر از حیرت خود در برابر این beauty و عشق میگوید و به این نکته اشاره میکند که در دنیا، انسانها در غفلت هستند و تا زمانی که از این عشق بیخبرند، به حقیقت نمیرسند. او به کشمکش درونی میان دل و عقل اشاره میکند و بر این باور است که هیچکس بهراستی نمیتواند عمق این عشق را درک کند. در نهایت، شاعر به قدرت و رحمت عشق در کنار مشکلات زندگی اشاره میکند و به دستاوردهایی که از این عشق به وجود میآید، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: آن زیبایی که بهراحتی در چشم دیده نمیشود، عشق او باعث میشود که جان آدم از نعمت عشقش همیشه سیراب و پر از شوق باشد.
هوش مصنوعی: عقل به خاطر عطر دلانگیز و درخشندگی چهرهاش، هم شگفتزده و هم خوشحال است و هم دست به کار میشود.
هوش مصنوعی: هر صبح به خاطر زیباییاش شگفتزدهام و نمیتوانم به او فکر نکنم؛ تا زمانی که جانم از این شگفتی خسته نشود، او هم رویش را به من نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که میبینی، در حالی که از حقیقت آن بیخبری، تا زمانی که از واقعیت آگاه شوی، حقیقت به تدریج برایت روشن میشود.
هوش مصنوعی: اگر کسی در کنار او باشد، روح او را درک نمیکند و حتی فکر کردن به این موضوع نیز برای کسی که نمیداند، ممکن نیست.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهومی اشاره دارد که انسان در زندگی با دو چالش بزرگ روبهرو است: یکی تن که مادی و فانی است و دیگری جان که روح و معنویات را نمایندگی میکند. در این راستا، انسان به خاطر عشق و علاقه قلبی، باید بین این دو تعادل برقرار کند و دل خود را از دغدغههای مادی دور نگه دارد. در واقع، میگوید که با وجود سختیها و ناپایداریهای دنیوی، باید به عشق و روحیه خود رسیدگی کرد و به آن بها داد.
هوش مصنوعی: در این خانه دو گروه بیگانه مشغول نبرد و تلاش هستند و این فقط باعث میشود که گرد و غبار بیشتری بلند شود.
هوش مصنوعی: در سایه درخت او، بخت او را ستایش میکند تا زمانی که جان پر از رحمت باشد و تا روز قیامت آرامش یابد.
هوش مصنوعی: وقتی که از سلطان صلاح الدین حق را ببینند، دل به سوی درستی میرود و جان مانند آتش شعلهور میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
در تابش خورشیدش رقصم به چه میباید
تا ذره چو رقص آید از منش به یاد آید
شد حامله هر ذره از تابش روی او
هر ذره از آن لذت صد ذره همیزاید
در هاون تن بنگر کز عشق سبک روحی
[...]
سروی چو تو میباید تا باغ بیاراید
ور در همه باغستان سروی نبود شاید
در عقل نمیگنجد در وهم نمیآید
کز تخم بنی آدم فرزند پری زاید
چندان دل مشتاقان بربود لب لعلت
[...]
رویت به از آن آمد انصاف که میباید
با روی تو در عالم گر گل نبود شاید
با ما نفسی بنشین کان روی نکو دیدن
هم چشم کند روشن هم عمر بیفزاید
گر هر سر موی از من صاحبنظری باشد
[...]
جز بندگیم کاری از دست نمی آید
من بنده فرمانم، تا دوست چه فرماید؟
تو عمر من و وصلت آسایش عمر من
یارب! که رقیب تو از عمر نیاساید
ای گل، تو بحسن خود مغرور مشو چندین
[...]
بی شایبه زنگ ازدل دیدار تو بزداید
یوسف چو بمصر آید بازار بیاراید
جان قیمت بوسش بود عشاق فزون کردند
چون مشتری افزون شد بر نرخ بیفزاید
آن دل که بود عطشان از شوق لب نوشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.