امروز جمال تو سیمای دگر دارد
امروز لب نوشت حلوای دگر دارد
امروز گل لعلت از شاخ دگر رُستهست
امروز قدِ سروت بالای دگر دارد
امروز خود آن ماهت در چرخ نمیگنجد
وان سکهی چون چرخت پهنای دگر دارد
امروز نمیدانم فتنه ز چه پهلو خاست
دانم که از او عالم غوغای دگر دارد
آن آهوِ شیرافکن پیداست در آن چشمش
کاو از دو جهان بیرون صحرای دگر دارد
رفت این دل سودایی گم شد دل و هم سودا
کاو برتر از این سودا سودای دگر دارد
گر پا نبوَد عاشق با پرِ ازل پرد
ور سر نبود عاشق سرهای دگر دارد
دریای دو چشم او را میجست و تهی میشد
آگاه نبُد کان دُر ، دریایِ دگر دارد
در عشق دو عالم را من زیر و زبر کردم
این جاش چه میجستی کاو جای دگر دارد
امروز دلم عشقست فردای دلم معشوق
امروز دلم در دل فردای دگر دارد
گر شاه صلاحالدین پنهانست عجب نبوَد
کز غیرت حق هر دم لالای دگر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای محبوبش میپردازد و میگوید که امروز جمال و زیبایی او تغییر کرده و حال و هوای تازهای دارد. هر بخش از شعر به ویژگیهای خاص محبوب اشاره میکند، مانند چهره، لب، و قد او که هر کدام ظاهری متفاوت و دلربا دارند. شاعر همچنین به شدت احساساتش اشاره میکند و میگوید که عشقش امروز به شکل خاصی است و در روزهای آینده نیز ممکن است دستخوش تغییر شود. این عشق او را در جهانی متفاوت میپندارد و میگوید که این احساسات و تغییرات زیر و زبر کردن دو عالم را به دنبال داشته است. در نهایت، اشارهای هم به راز و رمزهای عشق و ارتباط آن با قدرت الهی دارد.
هوش مصنوعی: امروز زیبایی تو شکل و جلوهای تازه پیدا کرده است و امروز لبهایت مانند نوشتهای شیرین و خوشمزه به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: امروز گل زیبای تو از شاخهای دیگر شکوفا شده و امروز قامت تو در بلندی دیگری نمایان است.
هوش مصنوعی: امروز آنقدر زیبایی و بزرگی که نمیتوانی در دایرهی محدود این دنیا جای بگیری و جاذبهی تو فراتر از این عالم است.
هوش مصنوعی: امروز نمیدانم که مشکل یا آشفتگی از کجا شروع شده، اما میدانم که این وضعیت باعث بهوجود آمدن شور و هیاهویی تازه در زندگیام شده است.
هوش مصنوعی: آهو به زیبایی در چشمش نمایان است، چشمی که از دو جهان فراتر رفته و به دنیای دیگری نظر دارد.
هوش مصنوعی: دل شیدا و مجنون من رفت و گم شد، و دیگر آن دل و احساساتم که بالاتر از این احساسات است، آرزوی دیگری دارد.
هوش مصنوعی: اگر بر عشق پا نگذارند و از آغاز نتوانند عبور کنند، پس عاشق سرهای دیگری خواهد داشت و توجهش به جاهای دیگر معطوف خواهد شد.
هوش مصنوعی: در جستجوی زیبایی و عمق چشمان او بودم، اما هر بار چیز تازهای نمییافتم. نمیدانستم که او گنجی دیگر در دل دارد که برتر از این است.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق، تمام آنچه در این دو جهان وجود داشت را به هم ریختم. اینجا چه چیزی میطلبی در حالی که او مکانی دیگر دارد؟
هوش مصنوعی: امروز احساس عاشقانهای دارم و فردا میخواهم محبوبم را ببینم. امروز در دل من عشق وجود دارد و در آینده نیز این عشق ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: اگر صلاحالدین شاه پنهان باشد، تعجبی ندارد که از غیرت حق هر لحظه لالایی جدیدی داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد
زلف تو بهر تاری سودای دگر دارد
آن غمزه بهر تاری خون دگری ریزد
لعل تو بهر عشوه احیای دگر دارد
در هر خم گیسویت دیوانه دل دربند
[...]
هر ذره ازو در سر سودای دگر دارد
هر قطره ازودردل دریای دگردارد
از مصحف روی او دارد سبقی هر کس
در هر نظر آن عارض سیمای دگر دارد
در سایه هر خاری زین وادی بی پایان
[...]
هر دم سر پر شورم سودای دگر دارد
آهوی جنون من صحرای دگر دارد
طوفان محیط عشق با دل چه تواند کرد
این قطره خون در سر دریای دگر دارد
ای خواجه سوداگر سودا ببرم از سر
[...]
دلم در خم زلف او سودای دگر دارد
با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد
با جذبهٔ مشتاقی، باشد دو جهان گامی
در دامن دل عاشق، صحرای دگر دارد
صحرای طلب دارد، در هر قدمی طوری
[...]
امشب دل دیوانه غوغای دگر دارد
کان دلبر هر جائی رخ جای دگر دارد
نی راست نوائی نو کافزوده بسر شورم
با نائی بزم عشق خود نای دگر دارد
عاشق بملامت ماند عاقل بسلامت رفت
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.