گنجور

 
مولانا

ای مبارک ز تو صبوح و صباح

ای مظفر فر از تو قلب و جناح

ای شراب طهور از کف حور

بر حریفان مجلس تو مباح

ای گشاده هزار در بر ما

وی بداده به دست ما مفتاح

وانمودی هر آنچ می‌گویند

مؤذنان صبح فالق الاصباح

هرچ دادی عوض نمی‌خواهی

گرچه گفتند السماح رباح