گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگر بار بیا

دفع مده دفع مده ای مَهِ عیار بیا

عاشقِ مهجور نگر عالمِ پرشور نگر

تشنهٔ مَخمور نگر ای شَهِ خَمَّار بیا

پای توی دست توی هستی هر هست توی

بُلبلِ سرمست توی جانبِ گلزار بیا

گوش توی دیده توی وز همه بُگزیده توی

یوسُف دزدیده توی بر سَرِ بازار بیا

ای ز نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان

بارِ دگر رقص کنان بی‌دل و دَستار بیا

روشنیِ روز توی شادیِ غم سوز توی

ماهِ شب افروز توی اَبرِ شِکربار بیا

ای عَلَمِ عالَمِ نو پیشِ تو هر عقل گرو

گاه مَیا گاه مَرو خیز به یک بار بیا

ای دلِ آغشته به خون چند بُوَد شور و جنون

پخته شد انگور کنون غوره مَیَفشار بیا

ای شبِ آشفته بُرو وی غمِ ناگفته بُرو

ای خِرَدِ خفته بُرو دولتِ بیدار بیا

ای دلِ آواره بیا وی جگرِ پاره بیا

وَر رَهِ دَر بسته بُوَد از رَهِ دیوار بیا

ای نَفَسِ نوح بیا وی هَوَسِ روح بیا

مَرهَمِ مجروح بیا صِحَّتِ بیمار بیا

اِی مَهِ اَفروخته رو آبِ روانْ دَر دلِ جو

شادیِ عُشاق بجو کوریِ اَغیار بیا

بَس بُوَد ای ناطقِ جان چَند از این گفتِ زبان

چند زنی طبلِ بیان بی‌دَم و گفتار بیا

 
 
 
غزل شمارهٔ ۳۶ به خوانش سیده سحر حسینی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۳۶ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم