گنجور

 
مولانا

قد اسکرنی ربی من قهوة مد راری

واستغرقنی الساقی من نائله‌الجاری

یا قهوة اجلالی، یا دافع بلبالی

ما جئت هنا الا کی تکشف اسراری

قد کلفنی عشقی، الصبوة لا تشفی

اصعدت به عمری، ادرکت به ثاری

سقیا لک یا ساقی، من نائلک الباقی

لا تسر الی صدری، انی لک یا ساری

فزنا بمطایاکم جدنا بعطایاکم

من اسعد یلقاکم لا یلدغه ضاری

ذاالحال حوالینا و انشق به عینا

لا زال لنا زینا من حلة انواری

یا سمعی و یا شمعی یا سکری و یا شکری

یا راحی و یا روحی من غیرک اغیاری

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
منوچهری

خواهم که بدانم من جانا که چه خوداری

تا از چه برآشوبی، یا از چه بیازاری

گر هیچ سخن گویم با تو ز شکر خوشتر

صد کینه به دل گیری، صد اشک فروباری

بدخو نبدی چونین، بدخوت که کرد آخر

[...]

امیر معزی

ای جُسته جفاکاری جَسته ز وفاداری

بنمای وفاداری بگذار جفاکاری

آشفته‌ام از عشقت بیهوده چرا شیبی

آزرده‌ام از هجرت بیهوده چه آزاری

سیم‌است مرا در جسم از حسرت و غم خوردن

[...]

فلکی شروانی

شاهی که بدو نازد شاهی به جهانداری

خواهند به نور از وی اجرام فلک یاری

فرخنده (منوچهر) آن کش دهر برد فرمان

دارد صفت یزدان در قصد نکوکاری

بدخواه ورا خویشی با محنت و درویشی

[...]

عطار

ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلداری

زین خوش نمکی شوخی، زین طرفه جگرخواری

از پستهٔ خندانش هرجا که شکر ریزی

در چاه زنخدانش هر جا که نگونساری

از هر سخن تلخش ره یافته بی دینی

[...]

مولانا

افتاد دل و جانم در فتنه طراری

سنگینک جنگینک سر بسته چو بیماری

آید سوی بی‌خوابی خواهد ز درش آبی

آب چه که می‌خواهد تا درفکند ناری

گوید که به اجرت ده این خانه مرا چندی

[...]

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه