ز اول بامداد سرمستی
ور نه دستار کژ چرا بستی
سخت مستست چشم تو امروز
دوش گویی که صرف خوردستی
جان مایی و شمع مجلس ما
السلام علیک خوش هستی
باده خوردی و بر فلک رفتی
مست گشتی و بند بشکستی
صورت عقل جمله دلتنگیست
صورت عشق نیست جز مستی
مست گشتی و شیرگیر شدی
بر سر شیر مست بنشستی
باده کهنه پیر راه تو بود
رو که از چرخ پیر وارستی
ساقی انصاف حق به دست توست
که جز آن شراب نپرستی
عقل ما بردهای ولیک این بار
آن چنان بر که بازنفرستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به سرمستی و عشق اشاره دارد. شاعر به بامدادانهای از سرمستی و زیبایی چشم معشوق میگوید و از او میخواهد که بیدغدغه، در شمع مجلس خوش بگذرانند. او ما را به یاد میآورد که عشق صرفاً مستی و خوشی است و عقل در برابر آن دلتنگی به همراه دارد. همچنین شاعر به می و میخانه اشاره میکند و میگوید که با نوشیدن باده، از قید و بندها آزاد شده و به حالت مستی رسیده است. در انتها، به ساقی اشاره میکند که حق و انصاف به دست اوست و او باید بخواهد که تنها از شراب عشق بنوشد، نه از دیگر چیزها.
هوش مصنوعی: از صبح زود در حال نشاط و خوشحالی هستم، وگرنه چرا باید با دستار کج خود را بسته باشم؟
هوش مصنوعی: چشمان تو امروز چنان میدرخشد که گویی دیروز مشروب نوشیدهای و حالا مستی.
هوش مصنوعی: تو جان ما هستی و روشنایی بخش مجلس ما. سلام بر تو که وجودت خوشایند است.
هوش مصنوعی: باده نوشیدی و به آسمان رفتی، مست شدی و از تمامی束 بینها آزاد گشتی.
هوش مصنوعی: عقل باعث ایجاد ناراحتی و دلتنگی میشود، در حالی که عشق تنها حالت سرخوشی و بیخود بودن است.
هوش مصنوعی: شما سرمست و شاداب شدهای و اکنون بر فراز قدرت و شجاعت نشستهای.
هوش مصنوعی: شراب کهنه یادآور مسیر تو بود، اما تو از چرخ زمان آزاد شدی.
هوش مصنوعی: ای ساقی، انصاف و عدالت در دستان توست و فقط به آن شراب که تو میچشانی افتخار کن.
هوش مصنوعی: عقل ما تحت کنترل توست، اما این بار آنقدر محکم است که اجازه فرار نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون مرا دیدهای بدین سستی
هر چهگفتی صلاح من جستی
با چنین ثروت و چنین هستی
مگر از عقد زلف او جستی
شیرگیری ولیک نز مستی
شیرگیری به اژدها دستی
راحت دوستان عمادالدین
چون که امروز بهترک هستی
در کف محنت خودی امروز؟
یا نه از دست رنج وارستی
همچو ماهی بر آسمان نشاط
[...]
ز اول بامداد سر مستی
ورنه دستار کژ چرا بستی؟!
به خدا دوش تا سحر همه شب
باده بیصرفه، صرف خوردستی
در رخ و رنگ و چشم تو پیداست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.