تا بنستانی تو انصاف از جهود خیبری
جان به جانان کی رسانی دل به حضرت کی بری
جعفر طیاروار ار آب و از گل کی رهی
تا نخندی اندر آتش همچو زر جعفری
دل نبیند آنک باشد جسم و جان را او حجاب
سر ندارد آنک بنهد پا در این ره سرسری
تا دو چشمت بسته باشد اندر این بازارگاه
سخت ارزان میفروشی لیک انبان میخری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار دربارهی جستجوی حقیقت و نیاز به انصاف در شیوهی زندگی هستند. شاعر به انسانها یادآوری میکند که برای رسیدن به عشق واقعی باید از ظواهر و حجابهای دنیوی عبور کنند. او همچنین به تشبیه جعفر طیار اشاره میکند و نشان میدهد که در این مسیر، حتی اگر با سختیها روبهرو شوند، باید امیدوار باشند. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که انسانها نباید خود را در جستجوی چیزهای بیارزش گم کنند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که انصاف را از یهودیان خیبر بگیری، جانت را به محبوب نخواهی رساند و دلت را به مقام معبود نخواهی رساند.
هوش مصنوعی: اگر همچون جعفر طیار از آب و گل برخیزی، چگونه میتوانی از آتش به راحتی عبور کنی و نخندی، همانطور که زر جعفری در آتش میدرخشد؟
هوش مصنوعی: دل نمیتواند آن را ببیند که جسم و جانش را حجاب قرار داده است، او کسی است که در این مسیر بهطور سطحی قدم نمیگذارد و سر ندارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چشمانت بسته باشد و نتوانی واقعیتها را ببینی، میتوانی بهراحتی چیزی را ارزان بفروشی، اما در عوض، چیزهای با ارزشتری را خواهید خرید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای جهان را دیدن تو فال مشتری
کیست آن کو نیست فال مشتری را مشتری
گر ز عنبر بر سمن عمدا تو افکندی زره
آن زره که کاشته است از غالیه بر ششتری
آهوی بزمی تو با کبر پلنگانت چکار
[...]
ای شکسته تیره شب بر روی ، روشن مشتری
تیره شب بر روی روشن مشتری در ششتری
از شکر بر نقره داری دانۀ یاقوت سرخ
وز شبه بر عاج داری حلقۀ انگشتری
زلف مشکین تو پنداری که آزر بر نگاشت
[...]
ای شکنج زلف جانان بر پرند ششتری
سایبان آفتابی یا نقاب مشتری
توده توده مشک داری ریخته بر پرنیان
حلقه حلقه زلف داری بافته بر ششتری
گاه بر گلنار تازه شاخهای سنبلی
[...]
ای به رخسار و به عارض آفتاب و مشتری
آفتاب و مشتری را من به جانم مشتری
داری از سنبل نهاده سلسله بر آفتاب
داری از عنبر کشیده دایره بر مشتری
از سر زلف سیه با حلقههای سنبلی
[...]
ای پدیدار آمده همچون پری با دلبری
هر که دید او مر ترا با طبع شد از دل بری
آفتاب معنی از سایت بر آید در جهان
زان که از هر معنیی چون آفتاب خاوری
زهره مزهر بر تو سازد کز عطارد حاصلی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.