گنجور

 
صائب تبریزی

ندارم یاد خود را فارغ از عشق بلاجویی

چو داغ لاله دایم در نظر دارم پریرویی

به برگ سبز چون خضر از ریاض جان شدی قانع

به خون رنگین چو شاخ گل نگردی دست و بازویی

ازان در جیب گل بسیار بیدردانه می ریزی

که هرگز از چمن پیرا ندیدی چین ابرویی

مرا چون مهر خاموشی به هم پیچیده حیرانی

عجب دارم برآید در قیامت هم ز من هویی

تسلی می کند خود را به حرف و صوت از لیلی

چو مجنون هر که دارد در نظر چشم سخنگویی

همان حسن انجمن آراست در هر جا که می بینم

که دارد در نظر زاهد هم از گل طاق ابرویی

به حسن شاهدان معنی از صورت قناعت کن

که در ملک سلیمان نیست زین بهتر پریرویی

ز صحبت های عالم بی نیازم با دل روشن

به دست آورده ام چون سرو ازین گلشن لب جویی

دلی دارم ز لوح سینه اطفال روشنتر

ندارد چون چراغ آیینه من پشتی و رویی

اگر روی زمین یک چهره آتش فشان گردد

ز خامی عود ما را برنمی آرد سر مویی

مروت نیست از پروانه ما یاد ناوردن

در آن محفل که باشد هر سپندی آتشین رویی

وصال تازه رویان زنگ از دل می برد صائب

خوشا قمری که در آغوش دارد قد دلجویی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عراقی

گر از زلف پریشانت صبا بر هم زند مویی

برآید زان پریشانی هزار افغان ز هر سویی

به بوی زلف تو هر دم حیات تازه می‌یابم

وگر‌نه بی‌تو از عیشم نه رنگی مانْد و نه بویی

به یاد سرو بالایت روان در پای تو ریزم

[...]

مولانا

بیا ای عارف مطرب چه باشد گر ز خوش خویی

چو شعری نور افشانی و زان اشعار برگویی

به جان جمله مردان به درد جمله بادردان

که برگو تا چه می‌خواهی و زین حیران چه می‌جویی

از آن روی چو ماه او ز عشق حسن خواه او

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سلمان ساوجی

هزارت دیده می‌بینم که می‌بینند هر سویی

دریغ آید مرا باری به هر چشمی چنان رویی

چو کار افتاد با بختم نهفتی روی و موی از من

به بختِ من ز مستوری فرو نگذاشتی مویی

نمی‌ارزد بدان خونم که ساعد را بیازاری

[...]

حسین خوارزمی

دلا چون در خم چوگان عشق دوست چون گوئی

اگر ضربت زند شاید که از خدمت سخن گوئی

اگر کشتن بود کامش ترا باید شدن رامش

نخواهی جستن از دامش که او شیر و تو آهوئی

ز جام عشق اگر مستی بشو دست از غم هستی

[...]

ابوالحسن فراهانی

گرفتارم میان چین زلف و چین ابرویی

چون آن کشتی که هردم می رباید بادش از سویی

به معنی برده ام پی نیستم پروانه و بلبل

که گاهی سوزم از رنگی و گاهی نالم از بویی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه