ساقی جان فزای من بهر خدا ز کوثری
در سر مست من فکن جام شراب احمری
بحر کرم توی مرا از کف خود بده نوا
باغ ارم توی مها بر بر من بزن بری
ای به زمین ز آسمان آمده چون فرشتهای
وی ز خطاب اشربوا مغز مرا پیمبری
بزم درآ و می بده رسم بهار نو بنه
ای رخ تو چو گلشنی وی قد تو صنوبری
گرچه به بتکده دلم هر نفسی است صورتی
نیست و نباشد و نبد چون رخ تو مصوری
می چو دود بر این سرم بسکلد از تو لنگرم
چهره زرد چون زرم سرخ شود چو آذری
بحر کرم چه کم شود گر بخورند جرعهای
فضل خدا چه کم شود گر برسد به کافری
این دل بیقرار را از قدحی قرار ده
وین صدف وجود را بخش صفای گوهری
یا برهان ز فکرتم یا برسان به فطرتم
یا بتراش نردبان باز کن از فلک دری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بری
داشتمت به خون دل خون دلم چرا خوری
از سر غیرت هوا چشم ز خلق دوختم
پردهٔ روی تو شدم پردهٔ من چرا دری
وصل تو را به جان و دل میخرم و نمیدهی
[...]
هر طربی که در جهان گشت ندیم کهتری
میبرمد از او دلم چون دل تو ز مقذری
هر هنری و هر رهی کان برسد به ابلهی
نیست به پیش همتم زو طربی و مفخری
گر شکر است عسکری چون برسد به هر دهن
[...]
دانمت آستین چرا پیش جمال میبری
رسم بود کز آدمی روی نهان کند پری
معتقدان و دوستان از چپ و راست منتظر
کبر رها نمیکند کز پس و پیش بنگری
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
[...]
ای نفس سپیده دم جان دهمت بخدمتی
گر بجناب حضرت آصف عهد بگذری
بحر سحائب کرم کان مواهب نعم
مهر سپر مهتری اختر برج سروری
خواجه عماد ملک و دین آنکه بکلک درفشان
[...]
پیش که شاه اختران، تیغ کشد به لشکری؛
خیز مگر به برق می، برقع صبح بردری
پیش که صبح از طرب، خنده کند به زیر لب؛
خیز که در وداع شب، جام به گریه آوری
پیش که پرتو افگند، مهر به دشت خاوران؛
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.