ای نفس سپیده دم جان دهمت بخدمتی
گر بجناب حضرت آصف عهد بگذری
بحر سحائب کرم کان مواهب نعم
مهر سپر مهتری اختر برج سروری
خواجه عماد ملک و دین آنکه بکلک درفشان
کرد سپهر فضل پر کوکب دری دری
آنکه ز رای او بجان لمعه نیم ذره را
از پی اقتباس شد مهر سپهر مشتری
چون برسی بحضرتش جان و جهان فدای تو
ز ابن یمین رسالتی گر بجناب او بری
گو شرف قبول تو یافته ام ز مقبلی
ور چه که دور بوده ام از در تو ز مدبری
وین شرف دگر که تو از ره بنده پروری
بر سر جمع برده ئی نام رهی بچاکری
ورد منست ازین طرب شعر تر سخنوری
کآب حیات میچکد از سخنش ز بس تری
بنده غریب شهر تو ای تو غریب در جهان
از تو غریب کی بود رسم غریب پروری
عمر تو باد تا ابد تا ز تو اهل فضل را
تا برسد بسروری مایه بود ببرتری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بری
داشتمت به خون دل خون دلم چرا خوری
از سر غیرت هوا چشم ز خلق دوختم
پردهٔ روی تو شدم پردهٔ من چرا دری
وصل تو را به جان و دل میخرم و نمیدهی
[...]
هر طربی که در جهان گشت ندیم کهتری
میبرمد از او دلم چون دل تو ز مقذری
هر هنری و هر رهی کان برسد به ابلهی
نیست به پیش همتم زو طربی و مفخری
گر شکر است عسکری چون برسد به هر دهن
[...]
دانمت آستین چرا پیش جمال میبری
رسم بود کز آدمی روی نهان کند پری
معتقدان و دوستان از چپ و راست منتظر
کبر رها نمیکند کز پس و پیش بنگری
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
[...]
پیش که شاه اختران، تیغ کشد به لشکری؛
خیز مگر به برق می، برقع صبح بردری
پیش که صبح از طرب، خنده کند به زیر لب؛
خیز که در وداع شب، جام به گریه آوری
پیش که پرتو افگند، مهر به دشت خاوران؛
[...]
پیش که آسمان دهد زیب سریر خاوری
خسرو شرق پا نهد بر سر تخت گوهری
بر اثر مسبِّحان مرغ سحر نشیدخوان
نی ز حجاز و اسفهان یا که به تازی و دری
از اثر سرود آن دیده نبسته اختران
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.