پیش از آنک از عدم کرد وجودها سری
بی ز وجود وز عدم باز شدم یکی دری
بیمه و سال سالها روح زدهست بالها
نقطه روح لم یزل پاک روی قلندری
آتش عشق لامکان سوخته پاک جسم و جان
گوهر فقر در میان بر مثل سمندری
خود خورد و فزون شود آنک ز خود برون شود
سیمبری که خون شود از بر خود خورد بری
کوره دل درآ ببین زان سوی کافری و دین
زر شده جان عاشقان عشق دکان زرگری
چهره فقر را فدا فقر منزه از ردا
کز رخ فقر نور شد جمله ز عرش تا ثری
مست ز جام شمس دین میکده الست بین
صد تبریز را ضمین از غم آب و آذری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ جستجوی حقیقت و عشق الهی است. شاعر از مرحلهای فراتر از وجود و عدم صحبت میکند و به تجربیات روحانی عمیق اشاره دارد. او به آتش عشق اشاره میکند که جسم و جان را پاک میکند و به فقر به عنوان یک جایگاه والای معنوی مینگرد. در این متن، حقایق عمیق عرفانی، تشبیهات زیبا و شفافیت معانی به تصویر کشیده شدهاند، که از عشق و فقر میسازد. به طور کلی، این شعر تلاشی است برای فهم عمیقتر واقعیتهای روحانی و ارزشهای عشق و فقر در یک جهان جامع.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه وجودها از عدم به وجود بیایند، من بهطور ناگهانی از این دو حالت، یعنی وجود و عدم، آزاد شدم و به یک حقیقت واحد تبدیل شدم.
هوش مصنوعی: در غیاب نور و روشنایی، مدتهاست که روح به مانند پرندهای دچار سرگشتگی و خستگی شده است. در این حالت، تنها یک نقطه از روح پاک و ابدی وجود دارد که نمایانگر حالتی از بینهایتی و آرامش است، شبیه به حال و هوای یک عارف آزاداندیش.
هوش مصنوعی: آتش عشق، که هیچ مرزی نمیشناسد، تمام وجود آدمی را میسوزاند و در این میان، قدرت و ارزش فقر را به نمایش میگذارد، مانند سمندری که در دریای بیکران شنا میکند.
هوش مصنوعی: آن کس که به خود مشغول است و از خود راضی است، هر چقدر بیشتر از خودش بگذرند و به دیگران توجه کند، در واقع به خودش آسیب میزند و دچار مشکلاتی میشود. او با این رفتار به مانند سیمی میشود که اگر از درون دچار مشکل نشود، از بیرون نمیتواند زنده بماند.
هوش مصنوعی: به درون دل خود نگاهی بینداز و ببین که در آن سوی مرزهای کفر و ایمان، جان عاشقان عشق به یک فروشگاه طلا تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: فقر را به عنوان یک زیبایی واقعی بپذیر، چرا که فقر پاک و خالص است و از آن نور و روشنایی ساطع میشود که بر زمین و آسمان تاثیرگذار است.
هوش مصنوعی: نوشیدن از جام شمس دین در میخانه، حالتی سرمستی به انسان میبخشد که در آنچه میگذرد، غمها و مشکلات زندگی را فراموش میکند. این حالت به اندازهای خوشایند و لذتبخش است که تمامی غم و اندوهها به راحتی از یاد میروند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خاک شدم در تو را آب رخم چرا بری
داشتمت به خون دل خون دلم چرا خوری
از سر غیرت هوا چشم ز خلق دوختم
پردهٔ روی تو شدم پردهٔ من چرا دری
وصل تو را به جان و دل میخرم و نمیدهی
[...]
هر طربی که در جهان گشت ندیم کهتری
میبرمد از او دلم چون دل تو ز مقذری
هر هنری و هر رهی کان برسد به ابلهی
نیست به پیش همتم زو طربی و مفخری
گر شکر است عسکری چون برسد به هر دهن
[...]
دانمت آستین چرا پیش جمال میبری
رسم بود کز آدمی روی نهان کند پری
معتقدان و دوستان از چپ و راست منتظر
کبر رها نمیکند کز پس و پیش بنگری
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
[...]
ای نفس سپیده دم جان دهمت بخدمتی
گر بجناب حضرت آصف عهد بگذری
بحر سحائب کرم کان مواهب نعم
مهر سپر مهتری اختر برج سروری
خواجه عماد ملک و دین آنکه بکلک درفشان
[...]
پیش که شاه اختران، تیغ کشد به لشکری؛
خیز مگر به برق می، برقع صبح بردری
پیش که صبح از طرب، خنده کند به زیر لب؛
خیز که در وداع شب، جام به گریه آوری
پیش که پرتو افگند، مهر به دشت خاوران؛
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.