برگذری درنگری جز دل خوبان نبری
سر مکش ای دل که از او هر چه کنی جان نبری
تا نشوی خاک درش در نگشاید به رضا
تا نکشی خار غمش گل ز گلستان نبری
تا نکنی کوه بسی دست به لعلی نرسد
تا سوی دریا نروی گوهر و مرجان نبری
سر ننهد چرخ تو را تا که تو بیسر نشوی
کس نخرد نقد تو را تا سوی میزان نبری
تا نشوی مست خدا غم نشود از تو جدا
تا صفت گرگ دری یوسف کنعان نبری
تا تو ایازی نکنی کی همه محمود شوی
تا تو ز دیوی نرهی ملک سلیمان نبری
نعمت تن خام کند محنت تن رام کند
محنت دین تا نکشی دولت ایمان نبری
خیره میا خیره مرو جانب بازار جهان
ز آنک در این بیع و شری این ندهی آن نبری
خاک که خاکی نهلد سوسن و نسرین نشود
تا نکنی دلق کهن خلعت سلطان نبری
آه گدارو شدهای خاطر تو خوش نشود
تا نکنی کافریی مال مسلمان نبری
هیچ نبردهست کسی مهره ز انبان جهان
رنجه مشو ز آنک تو هم مهره ز انبان نبری
مهره ز انبان نبرم گوهر ایمان ببرم
گو تو به جان بخل کنی جان بر جانان نبری
ای کشش عشق خدا میننشیند کرمت
دست نداری ز کهان تا دل از ایشان نبری
هین بکشان هین بکشان دامن ما را به خوشان
ز آنک دلی که تو بری راه پریشان نبری
راست کنی وعده خود دست نداری ز کشش
تا همه را رقص کنان جانب میدان نبری
هیچ مگو ای لب من تا دل من باز شود
ز آنک تو تا سنگ دلی لعل بدخشان نبری
گرچه که صد شرط کنی بیهمه شرطی بدهی
ز آنک تو بس بیطمعی زر به حرمدان نبری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تامل و اندیشه درباره عشق و ارتباط با خدا میپردازد. شاعر به دلها توصیه میکند که از دنیا پرهیز کنند و به دنبال حقیقت بگردند. او بر این نکته تأکید میکند که برای رسیدن به نعمتهای معنوی و عشق الهی، باید از دنیا و زرق و برق آن دوری کرد و سختیها و محنتهای زندگی را تحمل نمود. همچنین، او میگوید که تا فرد خود را تغییر ندهد و به سمت خودسازی نرود، نمیتواند به درک واقعی از خدا و عشق الهی برسد. در نهایت، تأکید میشود که عشق واقعی و باطنی، دستاوردی است که از دلهای پاک و خالص به دست میآید.
هوش مصنوعی: ببین که جز دلهای نیکوکاران، چیزی را ننگر و تمایل نداشته باش. ای دل، غفلت نکن که هر کاری که از آن شخص بکنیم، جان خود را از دست نخواهیم داد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خود را تسلیم نکنید و خاکی نشوید، دری به روی شما باز نخواهد شد. همچنین، تا زمانی که غم و نگرانی را از دل نرانید، نمیتوانید زیبایی و شادی را از زندگی خود بزدایید.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن چیزی با ارزش، باید تلاش کنی و به زحمت بیفتی. اگر به سمت دریا نروی، نمیتوانی گوهر و مرجان پیدا کنی.
هوش مصنوعی: چرخ روزگار بر تو نمیافتد تا زمانی که تو تسلیم نشوی. هیچکس ارزشهای تو را نخواهد خرید تا زمانی که به سنجش آنها نروی.
هوش مصنوعی: تا وقتی که به عشق و معرفت خدا غرق نشوی، غم و دردی از تو دور نمیشود. سعی کن که مانند گرگ، به یوسف در کنعان آسیب نرسانی و به دنبال ضعف او نباشی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خود را اصلاح نکنی و به تلاش نپردازی، نمیتوانی به مقام محمود و رفیع دست پیدا کنی و بدون تلاش، قادر به دستیابی به نعمتها و قدرتهای بزرگ نخواهی بود.
هوش مصنوعی: نعمت بدن باعث سست شدن و راحتی تن میشود، ولی درد و رنج برای دین، انسان را رام و منضبط میکند. تا زمانی که سختیهای ایمان را تحمل نکنی، به خوشبختی واقعی نخواهی رسید.
هوش مصنوعی: به خودت نیا، نرو به سمت بازار دنیا، چون در این خرید و فروش اگر چیزی را ندهی، چیزی هم نخواهی برد.
هوش مصنوعی: اگر به زمین عادی و بیارزش توجه کنی، هرگز گلهایی چون سوسن و نسرین نخواهی دید. برای رسیدن به مقامهای بزرگ و دستیابی به چیزهای ارزشمند، باید از وضعیت کنونی و عادات کهنه خود خارج شوی.
هوش مصنوعی: ای کاش که دل خوشی برای تو نداشته باشم، تا زمانی که مال مسلمانان را به ناحق نگیری و کافر نشوی.
هوش مصنوعی: هیچکس چیزی از دنیای فراتر نبرده است، پس خود را ناراحت نکن زیرا تو هم از آن دنیا هیچ نگرفتهای.
هوش مصنوعی: از کیسه خودم نگه نمیدارم که ایمانم را ببرم. تو اگر به جان بزرگی بخلی، جانت را نمیتوانی به محبوب بدهی.
هوش مصنوعی: ای کشش عشق خدا، نمیگذارد که از لطف تو بیبهره بمانم، در حالی که هیچگونه وابستگی به دنیا ندارم تا بتوانم دل را از آنها جدا کنم.
هوش مصنوعی: ای محبوب، بیا و دامن ما را بکش، چرا که دلی که تو به آن راهی برای آرامش نمیگشایی، همیشه در پریشانی خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر وعدهات را به درستی انجام بدهی، نمیتوانی از کشش و جذبهات استفاده کنی تا همه را به رقص درآوری و به سمت میدان نبری.
هوش مصنوعی: ای لب من، هیچ چیز نگو تا دل من باز شود، زیرا تو همچون سنگی سرد و بیاحساس هستی و نمیتوانی لعل خوش رنگ بدخشان را به دست بیاوری.
هوش مصنوعی: با اینکه اگر شروط زیادی هم بگذاری، باز هم هیچ چیز به دست نخواهی آورد، زیرا تو به خاطر بیطمعیات نمیتوانی طلا را از گردن حرمدانی (مردی با کردار و صفات خوب) برداری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.