از بس که مطرب دل از عشق کرد ناله
آن دلبرم درآمد در کف یکی پیاله
افکند در سر من آنچ از سرم برآرد
نو کرد عشق ما را باده هزارساله
میگشت دین و کیشم من مست وقت خویشم
نی نسیه را شناسم نی بر کسم حواله
من باغ جان بدادم چرخشت را خریدم
بر جام مینبشتم این بیع را قباله
ای سخره زمانه برهم بزن تو خانه
کاین کاله بیش ارزد وآنگه چگونه کاله
بربند این دهان را بگشا دهان جان را
بینی که هر دو عالم گردد یکی نواله
نپذیرد آن نواله جانت چو مست باشد
سرمست خد و خالش کی بنگرد به خاله
جانهای آسمانی سرمست شمس تبریز
بگشای چشم و بنگر پران شده چو ژاله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و حالاتی است که انسان در باده و مستی تجربه میکند. شاعر از دلبری سخن میگوید که با نوشیدن می، عشق را نو میکند و حالاتی را توصیف میکند که در آن فرد مست و غرق در عشق است. او همچنین به ارزشهای مادی و وضعیت زمانه اشاره میکند و از بیارزشی دنیا در مقابل عشق حقیقی سخن میگوید. در پایان، با الهامی از شمس تبریز، بر اهمیت بیداری و مشاهده زیباییهای واقعی زندگی تأکید میکند. شعر به طور کلی به ظرافتهای عشق و عرفان میپردازد.
هوش مصنوعی: به خاطر نالهها و غمهایی که عاشق بر اثر عشق کشیده، آن معشوقش در دستانش یک پیاله را به یادگار گذاشته است.
هوش مصنوعی: عشق باعث شده تا در سرم افکاری به وجود بیاید که اگرچه از روزگارم فراتر است، اما به نوعی نو و تازه شدهاند. بادهای که هزار سال قدمت دارد، حالا جوانی و تازگی عشق ما را بازآفرینی کرده است.
هوش مصنوعی: در حال سرگردانی و جستجوی اعتقادات و باورهایم بودم. در آن زمان نه چیزی از گذشتهام را به خاطر میآوردم و نه قادر به انجام کارهایی که باید میبودم، بودم. من در دنیایی آشفته و بیهدفی به سر میبردم.
هوش مصنوعی: من جان خود را فدای تو کردم و با این کار، خوشیها و لذتهای زندگی را خریدم. به خاطر این معامله، به جای نوشتن یک قرارداد رسمی، آن را با شیشهای از شراب جشن میگیرم.
هوش مصنوعی: ای بخت و اقبال روزگار، تو باید این خانه را برهم بزنی چون این کالا ارزش بیشتری دارد، و حالا چطور میتوانم این کالا را به دست آورم؟
هوش مصنوعی: فریاد این دنیا را خاموش کن و به درون خودت نگاهی عمیق بینداز. آنگاه میفهمی که روح و زندگیات به هم پیوستهاند و این دو جهان میتوانند به یک حقیقت واحد تبدیل شوند.
هوش مصنوعی: اگر کسی سرمست و شاداب باشد، به چیزهای بیاهمیت توجهی نمیکند. او نمیتواند احساسات یا زیباییهای عمیق را درک کند، حتی اگر کس دیگری بخواهد آنها را به او نشان دهد.
هوش مصنوعی: روحهای آسمانی تحت تأثیر شمس تبریز قرار گرفتهاند. چشمانت را باز کن و ببین که چگونه به آزادی پرواز کردهاند، همانند قطرات باران.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از عشق آن دو نرجس وز مهر آن دو لاله
بی خواب و بیقرارم چون بر گلت کلاله
خدمت کنم به پیشت همچون صراحی از جان
تا برنهی لبم را بر لبت چون پیاله
تا روز ژاله بارد از چشم همچو رودم
[...]
ای رشک برده در باغ از عارض تو لاله
خون کرده ناف آهو در تبّت از کُلاله
ای پرتوِ تجلی یعنی صفات پاکی
در سینه ی تو پیدا چون باده در پیاله
نادر بود در انسان جسمی بدین شریفی
[...]
دل جفت درد و غم شد زان دیلمی کلاله
گل را قبول کم شد زان روی همچو لاله
بس غصه داد و رنجم،زان منزل سپنجم
ماه چهارده شب، حور دو هفت ساله
زان زلف همچو زندان، تابنده در دندان
[...]
ساقی بیا که دارد اکنون به کف پیاله
بر طرف باغ نرگس بر روی دشت لاله
از جام لاله میگون گشته ست غنچه را لب
یا خود به زخم دندان در خون گرفته ژاله
هر دم ز دفتر گل خواند به باغ بلبل
[...]
گر نیست جام گلگون، خوش نیست دور لاله
بی می چه نشأئه خیزد؟ از دیدن پیاله
من نوح روزگارم، از گریه غرق توفان
کو همدمی که گویم درد هزار ساله؟
تا کی بناز و شوخی لب را گزی بدندان؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.