گنجور

 
مولانا

بوقلمون چند از انکار تو

در کف ما چند خلد خار تو

یار تو از سر فلک واقف است

پس چه بود پیش وی اسرار تو

چند بگویی که همین بار و بس

چند از این چند از این بار تو

ای ز تو بیمار حبیب و طبیب

بسته ز ناسور تو تیمار تو

خورده می غفلت و منکر شده

بوی دهانت شده اقرار تو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode