از این پستی به سوی آسمان شو
روانت شاد بادا خوش روان شو
ز شهر پرتب و لرزه بجستی
به شادی ساکن دارالامان شو
اگر شد نقش تن نقاش را باش
وگر ویران شد این تن جمله جان شو
وگر روی از اجل شد زعفرانی
مقیم لاله زار و ارغوان شو
وگر درهای راحت بر تو بستند
بیا از راه بام و نردبان شو
وگر تنها شدی از یار و اصحاب
به یاری خدا صاحب قران شو
وگر از آب و از نان دور ماندی
چو نان شو قوت جانها و چنان شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
که پیش آن حکیم هندوان شَو
ز دل کینه برون کن مهربان شو
وز آنپس ای صبا زانجا روان شو
بسوی مشهد فضل جهان شو
یکی ره برتر از کون و مکان شو
جهان بگذار و خود در خود جهان شو
عزیز مصر را گفتا روان شو
به استقبال سوی کاوران شو
چراغ افروز بزم قدسیان شو
رواج آموزِ کارِ انس و جان شو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.