دل و جان را طربگاه و مقام او
شراب خم بیچون را قوام او
همه عالم دهان خشکند و تشنه
غذای جمله را داده تمام او
غذاها هم غذا جویند از وی
که گندم را دهد آب از غمام او
عدم چون اژدهای فتنه جویان
ببسته فتنه را حلق و مسام او
سزای صد عتاب و صد عذابیم
کشیده از سزای ما لگام او
ز حلم او جهان گستاخ گشته
که گویی ما شهانیم و غلام او
برای مغز مخموران عشقش
بجوشیده به دست خود مدام او
کشیده گوش هشیاران به مستی
زهی اقبال و بخت مستدام او
پیمبر را چو پرده کرده در پیش
پس آن پرده میگوید پیام او
نکرده بندگان او را سلامی
بر ایشان کرده از اول سلام او
چه باشد گر شبی را زنده داری
به عشق او که آرد صبح و شام او
وگر خامیکنی غافل بخسپی
بنگذارد تو را ای دوست خام او
ز خردی تا کنون بس جا بخفتی
کشانیدت ز پستی تا به بام او
ز خاکی تا به چالاکی کشیدت
بدادت دانش و ناموس و نام او
مقامات نوت خواهد نمودن
که تا خاصت کند ز انعام عام او
به خردی هم ز مکتب میجهیدی
چه نرمت کرد و پابرجا و رام او
به خاکی و نباتی و به نطفه
ستیزیدی درآوردت به دام او
ز چندین ره به مهمانیت آورد
نیاوردت برای انتقام او
به وقت درد میدانی که او او است
به خاکی میدهد اویی به وام او
همه اویان چو خاشاکی نمایند
چو بوی خود فرستد در مشام او
سخنها بانگ زنبوران نماید
چو اندر گوش ما گوید کلام او
نماید چرخ بیت العنکبوتی
چو بنماید مقام بیمقام او
همه عالم گرفتهست آفتابی
زهی کوری که میگوید کدام او
چو درماند نگوید او جز او را
چو بجهد هر خسی را کرده نام او
شکنجه بایدش زیرا که دزد است
مقر ناید به نرمیو به کام او
تو باری دزد خود را سیخ میزن
چو میدانی که دزدیدهست جام او
به یاریهای شمس الدین تبریز
شود بس مستخف و مستهام او
خمش از پارسی تازی بگویم
فؤاد ما تسلیه المدام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف مقام و عظمت خداوند میپردازد و به ارتباط عمیق انسان با او اشاره دارد. شاعر از عشق و شوق به خدا صحبت میکند و میگوید که همه موجودات به او نیاز دارند و اوست که به تمامی نیازها پاسخ میدهد. همچنین، خداوند در برابر خطاها و عذابها نسبت به بندگانش حلم و بخشش دارد. شاعر به حیات و مرگ انسانها، نقش عشق در زندگی، و اهمیت شناخت خداوند در روزهای سخت اشاره میکند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که وجود و همه چیز تنها به خداوند وابسته است و باید به او رو آورد.
هوش مصنوعی: دل و جان را مکانی برای شادی و خوشی قرار داده است و مقام او به مانند شرابی بینقص و بینهایت است که سبب استحکام و پایداری میشود.
هوش مصنوعی: تمامی انسانها و موجودات در دنیا در جستجوی غذا و روزی هستند و در این میان، فقط اوست که تأمینکننده نیازهای همه است و همه به او وابستهاند.
هوش مصنوعی: غذاها نیز به دنبال او هستند زیرا اوست که به گندم آب میدهد تا رشد کند.
هوش مصنوعی: عدم مانند اژدهایی است که فتنهجویان را در چنگال خود اسیر کرده و توانایی بروز فتنه را از آنها گرفته است.
هوش مصنوعی: ما در مقابل بسیاری از سرزنشها و سختیها قرار داریم که به خاطر رفتارهای خودمان دچارش شدهایم و حالا کنترلمان در دست اوست.
هوش مصنوعی: از بزرگی و بزرگواری او، جهان پر از جرات و جسارت شده است، گویی ما برای خودمان پادشاهانی هستیم و در عین حال، وابسته به او هستیم.
هوش مصنوعی: عشقی که برای کسانی که مست هستند، به طور مداوم از دل خودش جوشانده شده است.
هوش مصنوعی: هشیاران به خاطر شادی و خوشبختیاش به دقت گوش دادهاند و به حال او حسرت میخورند.
هوش مصنوعی: وقتی پیامبر را پشت پرده قرار دادهاند، پیام او از آن پرده بیان میشود.
هوش مصنوعی: بندگان خدا از ابتدا بدون سلام او، سلامی به یکدیگر نکردهاند.
هوش مصنوعی: چه اشکالی دارد اگر شب را به عشق او بگذرانی، چرا که او به همراهش صبح و شام را به ارمغان میآورد؟
هوش مصنوعی: اگر نادانی و بیتجربگی کنی، غافل از آنکه از دست میدهی، تو را رها میکند، ای دوست نادان.
هوش مصنوعی: از کودکی تا به حال در مکانهای زیادی خوابیدهای و تو را از پایینجای زندگی به بالاترین مقامها رساندهاند.
هوش مصنوعی: از خاک تا به مقام عالی رساندنت، به تو دانش و اخلاق و اعتبار داد.
هوش مصنوعی: کسانی که در مقامات بالا هستند، به دنبال این هستند که ویژگیهای خاصی داشته باشند تا از نعمتهای عمومی بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: با کمی دانش از آموزش، به راحتی میتوانی در برابر او به صورت نرم و مطیع رفتار کنی و همواره در موقعیت خود稳而不动.
هوش مصنوعی: تو با خاک و گیاه و بذر به جنگ آمدی و در دام او گرفتار شدی.
هوش مصنوعی: از راههای مختلف به میهمانیات نیامد، برای اینکه انتقام او را بگیرد.
هوش مصنوعی: زمانی که دردی را تجربه میکنی، متوجه میشوی که واقعیات چه هستند و در این حال، او به تو کمک میکند و به تو چیزی میدهد که میتوانی از آن بهرهبرداری کنی.
هوش مصنوعی: همه آنها مانند خاشاک و غیرقابل توجه به نظر میآیند، اما وقتی کسی بوی خود را بفرستد، توجه دیگران را جلب میکند.
هوش مصنوعی: هرگاه کسی سخن میگوید، انگار صدای زنبوران را در گوش ما میآورد.
هوش مصنوعی: چرخ آسمان همچون تارهای عنکبوت، میتواند موقعیتی که هیچ مقام و جایگاهی ندارد را نشان دهد.
هوش مصنوعی: همه جا را نور خورشید پر کرده است، اما چه بدبختی است که کسی بخواهد بگوید کدام یک از آنها میباشد.
هوش مصنوعی: وقتی شخصی در سختی و ناامیدی قرار بگیرد، جز از خدا چیزی نمیگوید و وقتی از حال خود خارج میشود، همه را با نام او خطاب میکند.
هوش مصنوعی: مجازات او باید شدید باشد چون دزد است و نمیتوان با نرمش و مهربانی با او رفتار کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که میدانی کسی چیزی را دزدیده، وظیفهات این است که او را تنبیه کنی و محکم بر او بزنید.
هوش مصنوعی: شمس الدین تبریز با کمکهای خود، به معنای عمیق و حالتی خاص از او میافزاید.
هوش مصنوعی: با کلمات پارسی آرامش دل ما را بیان میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
یکی بچّه بَدش خنّاس نام او
بحوا دادش و برداشت گام او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.