آمدهای بیگه خامش مشین
یک قدح مردفکن برگزین
آب روان داد ز چشمه حیات
تا بدمد سبزه ز آب و ز طین
آن می گلگون سوی گلشن کشان
تا بگزد لاله رخ یاسمین
راح نما روح مرا تا که روح
خندد و گوید سخنی خندمین
درکشد اندیشه گری دست خود
چونک برافشاند یار آستین
گردن غم را بزند تیغ می
کاین بکشد کان حلاوت ز کین
بام و در مجلس افغان کند
کاغتنموا الهوه یا شاربین
گوش گشا جانب حلقه کرام
چشم گشا روشنی چشم بین
سجده کند چین چو گشاید دو چشم
جعد تو را بیند پنجاه چین
خرمیش بر دل خرم زند
سوی امین آید روح الامین
مادر عشرت چو گشاید کنار
بازرهد جان ز بنات و بنین
بس کنم و رخت به ساقی دهم
وز کف او گیرم در ثمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دعوت از مینوشندگان و عاشقان میپردازد و از آنان میخواهد تا از زندگی و زیباییهای آن لذت ببرند. او به استفاده از شراب و شادی اشاره میکند و بر این باور است که میتواند غمها را از بین ببرد و روح را شاد کند. شاعر به نقش آب و طبیعت در جوانه زدن گیاهان و زیبایی اشاره میکند و از ساقی میخواهد که به او می دهد تا جانش را تازه کند. او در نهایت به این نتیجه میرسد که باید از لحظات زندگی بهرهبرداری کند و از دوستی و شادابی دور نشود.
هوش مصنوعی: به اینجا آمدهای و نیازی به حرفهای بیمعنا نیست. یک لیوان شراب بگیر و از آن لذت ببر.
هوش مصنوعی: آب جریان دارد و از چشمه حیات میخیزد تا سبزهها از آب و گل به وجود بیایند.
هوش مصنوعی: دوست به سمت باغی زیبا و سرسبز میرود، تا ببیند که چطور لالهها در کنار یاسهای خوشبو خود را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: ای راهنما، روح من را هدایت کن تا روح من شاد شود و سخنی خوش و شاداب بگوید.
هوش مصنوعی: اگر فکر و اندیشهام به حرکت درآید، مانند دستی که از آستین یار بیرون میآید، به اوج زیبایی و شگفتی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: غم را باید با قدرت و شدت از بین برد، زیرا این غم زهرآگین است و تنها با از میان رفتن آن میتوان طعم شیرین زندگی را تجربه کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حال و هوای مجلس و جمعیتی میپردازد که در آنجا، شادمانی و جشن برپاست. نوعی دوستی و صمیمیت در فضا حس میشود و میتوان احساس شادی و نشاط را در بین حاضرین مشاهده کرد. کلمه "افغان" در اینجا به افرادی از قوم افغان اشاره دارد که با روحیهای شاد و سرزنده در آن مجلس حضور دارند.
هوش مصنوعی: گوش خود را باز کن و به سخنان خوبان گوش بده، چشم خود را باز کن تا روشنایی و حقیقت را ببینی.
هوش مصنوعی: چین، در برابر زیبایی چشمانت، به احترام زانو میزند و زمانی که چشمانت را میگشایی، تمام زیباییهای تو را با پنجاه چین میبیند.
هوش مصنوعی: خوشی و شادابی بر دل شاد حکمفرما میشود و روحالامین به سوی شخص مورد اعتماد میآید.
هوش مصنوعی: زمانی که مرگ به زندگی ما نزدیک میشود و دروازهای به سوی آرامش و خوشبختی باز میشود، روح ما از وابستگی به فرزندان آزاد میگردد.
هوش مصنوعی: من به خودم نهیب میزنم و با دلخوشی، جام می را به ساقی میسپارم و از دستان او، شراب گرانبها میگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چند کنی جای چنین به گزین؟
چون نروی سوی سرائی جز این؟
چند نشینی تو؟ که رفتند پاک
همره و یارانت، هلا برنشین
چند کنی صحبت دنیا طلب؟
[...]
بس که شنیدی صفت روم و چین
خیز و بیا ملک سنایی ببین
تا همه دل بینی بی حرص و بخل
تا همه جان بینی بی کبر و کین
زر نه و کان ملکی زیر دست
[...]
منت او راست هزار آستین
بر کمر کوه و کلاه زمین
حیف بود سفتن لعلی چنین
جز بستایشگری رکن دین
روی ترش کرده به یاران مبین
سرکه فروشی مکن، ای انگبین
چاه مزن زیر لب چون سمن
رخنه مکن در شکم یاسمین
روی زمین را تویی آب حیات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.