مرغ خانه با هما پروا مکن
پر نداری نیت صحرا مکن
چون سمندر در دل آتش مرو
ور مری، تو خویش را رسوا مکن
درزیا، آهنگری کار تو نیست
تو ندانی فعل، آتشها مکن
اول از آهنگران تعلیم گیر
ور نه بیتعلیم، تو، آن را مکن
چون نهای بحری به بحر اندر مشو
قصد موج و غره دریا مکن
ور کنی پس گوشه کشتی بگیر
دست خود را تو ز کشتی وا مکن
گر بیفتی هم در آن کشتی بیفت
تکیه تو بر پنجه و بر پا مکن
چرخ خواهی؟ صحبت عیسی گزین
ور نه قصد گنبد خضرا مکن
میوه خامی، مقیم شاخ باش
بیمعانی ترک این اسما مکن
شمس تبریزی مقیم حضرت است
تو مقام خویش جز آن جا مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ما میآموزد که باید در حدود خود حرکت کنیم و از اقداماتی که از توان ما فراتر است پرهیز کنیم. نویسنده با استفاده از تمثیلهایی مانند مرغ و سمندر، به ما میگوید که اگر ظرفیت و آمادگی لازم را نداریم، نباید به دل دریا یا آتش برویم. همچنین اشاره میکند که قبل از ورود به کارهای بزرگ و پیچیده، باید آموزش ببینیم و از تجربیات دیگران بهرهمند شویم. در نهایت، به ما یادآوری میکند که باید در جایگاه و مقام خود باقی بمانیم و به دنبال مسیری باشیم که با تواناییها و قابلیتهای ما همخوانی داشته باشد.
هوش مصنوعی: مرغ خانگی پرواز با هما را فراموش کن، چون پرواز نداری و به دشت و صحرا فکر نکن.
هوش مصنوعی: همانطور که سمندر در آتش زندگی میکند و دوام میآورد، تو نیز نباید خود را در موقعیتهای دشواری که ممکن است تو را تحت فشار قرار دهد، قرار دهی. به جای آن، بهتر است مراقب خودت باشی و از افشای نقاط ضعف و ناتوانیهایت پرهیز کنی.
هوش مصنوعی: ای دریای علم، تو کار آهنگری را ندانستهای، پس از کارهای خطرناک برحذر باش و آتش به دست مگیر.
هوش مصنوعی: اول از آهنگران یاد بگیر، وگرنه بدون آموزش، تو هم به این کار نپرداز.
هوش مصنوعی: اگر تو دریا نیستی، به دریا نرو و خود را به تلاطم و خطرات آن نینداز.
هوش مصنوعی: اگر در سختیها و مشکلات قرار گرفتی، خودت را نگهدار و از هدف و مسیرت دور نشو.
هوش مصنوعی: اگر در کشتی سقوط هم کنی، تکیهات را بر دست و پا نگذار.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال چرخش و دگرگونی هستی، باید با عیسی صحبت کنی، وگرنه به سمت آسمان نیروی سبز نرو.
هوش مصنوعی: به میوههای نارس و خام که در شاخهها قرار دارند، توجه کن و از بیمعنا بودن این نامها دوری کن.
هوش مصنوعی: شمس تبریزی در مقام والای خود در پیشگاه خداوند است، پس تو هم به جز در آنجا به هیچ مقام دیگری فکر نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ساقیا برخیز و می در جام کن
در خرابات خراب آرام کن
آتش ناپاکی اندر چرخ زن
خاک تیره بر سر ایام کن
صحبت زنار بندان پیشهگیر
[...]
ای بتِ یغما دلم یغما مکن
شادمان جانِ مرا شیدا مکن
رویِ خوب از چشمِ من پیدا مدار
رازِ پنهانِ مرا پیدا مکن
ملکِ زیبایی مسلم شد تو را
[...]
ساقیا خون جگر در جامکن
گر نداری درد از ما وامکن
ساقیا برخیز و می در جام کن
وز شراب عشق دل را دام کن
نام رندی را بکن بر خود درست
خویشتن را لاابالی نام کن
چرخ گردنده تو را چون رام شد
[...]
کار نادانسته ای دانا مکن
جهل پنهان کرده را پیدا مکن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.