گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

مرغ خانه با هما پروا مکن

پر نداری نیت صحرا مکن

چون سمندر در دل آتش مرو

ور مری، تو خویش را رسوا مکن

درزیا، آهنگری کار تو نیست

تو ندانی فعل، آتش‌ها مکن

اول از آهنگران تعلیم گیر

ور نه بی‌تعلیم، تو، آن را مکن

چون نه‌ای بحری به بحر اندر مشو

قصد موج و غره دریا مکن

ور کنی پس گوشه کشتی بگیر

دست خود را تو ز کشتی وا مکن

گر بیفتی هم در آن کشتی بیفت

تکیه تو بر پنجه و بر پا مکن

چرخ خواهی؟ صحبت عیسی گزین

ور نه قصد گنبد خضرا مکن

میوه خامی، مقیم شاخ باش

بی‌معانی ترک این اسما مکن

شمس تبریزی مقیم حضرت است

تو مقام خویش جز آن جا مکن

 
 
 
غزل شمارهٔ ۲۰۱۸ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سنایی

ساقیا برخیز و می در جام کن

در خرابات خراب آرام کن

آتش ناپاکی اندر چرخ زن

خاک تیره بر سر ایام کن

صحبت زنار بندان پیشه‌گیر

[...]

انوری

ای بتِ یغما دلم یغما مکن

شادمان جانِ مرا شیدا مکن

رویِ خوب از چشمِ من پیدا مدار

رازِ پنهانِ مرا پیدا مکن

ملکِ زیبایی مسلم شد تو را

[...]

عطار

ساقیا خون جگر در جام‌کن

گر نداری درد از ما وام‌کن

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مولانا

ساقیا برخیز و می در جام کن

وز شراب عشق دل را دام کن

نام رندی را بکن بر خود درست

خویشتن را لاابالی نام کن

چرخ گردنده تو را چون رام شد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حکیم نزاری

کار نادانسته ای دانا مکن

جهل پنهان کرده را پیدا مکن

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه