من رسیدم به لب جوی وفا
دیدم آن جا صنمی روح فزا
سپه او همه خورشیدپرست
همچو خورشید همه بیسر و پا
بشنو از آیت قرآن مجید
گر تو باور نکنی قول مرا
قد وجدت امراه تملکهم
اوتیت من کل شیء و لها
چونک خورشید نمودی رخ خود
سجده دادیش چو سایه همه را
من چو هدهد بپریدم به هوا
تا رسیدم به در شهر سبا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به لب جوی وفا میرسد و با معشوقی روحافزا روبهرو میشود که همه مانند خورشید درخشنده و بیدنبال هستند. او به پیام قرآن اشاره میکند و از کسانی که نمیخواهند سخنش را باور کنند، میگوید که در این دنیا زنی را یافته که همه چیز را در اختیار دارد. وقتی او چهرهی آفتاب مانند خود را نمایان میکند، همه به او سجده میکنند. شاعر نیز مانند هدهد، بالا میرود تا به شهر سبا برسد.
هوش مصنوعی: من به کنار جوی وفا رسیدم و در آن جا محبوبی را دیدم که جانم را تازه میکند.
هوش مصنوعی: آن سپاه مانند خورشید پرست هستند و همچون خورشید، بیهدف و بیقرارند.
هوش مصنوعی: به سخنان روشن قرآن گوش فرا بده؛ اگر به گفتهام ایمان نداری.
هوش مصنوعی: مردم به زنی برخوردند که همه چیز را در اختیار دارد و بر آنها تسلط دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید چهرهاش را نشان داد، همه مانند سایه به او سجده کردند.
هوش مصنوعی: من مانند هدهدی به پرواز درآمدم و به دروازه شهر سبا رسیدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چشم ما شد به نور او بینا
نظری کن به نور او در ما
آب این چشمه می رود هر سو
لاجرم سو به سو بُود دریا
غرق بحریم و آب میجوئیم
[...]
شرف کعبه بود کوی تو را
زاده الله تعالی شرفا
زایر کوی تو از کعبه گذشت
سرو کوی تو کجا کعبه کجا
سر من غرقه به خون افتاده ست
[...]
خود میدانی که اهل مجلس کوراند
ای شمع چه هرزه میگذاری خود را؟
هفت سال از پی هم کرده بپا
گشته در پای وی انگشت نما
خود ندانست مگر عاشق ما
که ز خوبان نتوان خواست وفا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.