تا تو حریف من شدی ای مه دلستان من
همچو چراغ می جهد نور دل از دهان من
ذره به ذره چون گهر از تف آفتاب تو
دل شده است سر به سر آب و گل گران من
پیشتر آ دمی بنه آن بر و سینه بر برم
گرچه که در یگانگی جان تو است جان من
در عجبی فتم که این سایه کیست بر سرم
فضل توام ندا زند کان من است آن من
از تو جهان پربلا همچو بهشت شد مرا
تا چه شود ز لطف تو صورت آن جهان من
تاج من است دست تو چون بنهیش بر سرم
طره توست چون کمر بسته بر این میان من
عشق برید کیسهام گفتم هی چه می کنی
گفت تو را نه بس بود نعمت بیکران من
برگ نداشتم دلم می لرزید برگ وش
گفت مترس کآمدی در حرم امان من
در برت آن چنان کشم کز بر و برگ وارهی
تا همه شب نظر کنی پیش طرب کنان من
بر تو زنم یگانهای مست ابد کنم تو را
تا که یقین شود تو را عشرت جاودان من
سینه چو بوستان کند دمدمه بهار من
روی چو گلستان کند خمر چو ارغوان من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عمق عشق اشاره دارد. شاعر با ابراز احساسات خود، تصویری از محبوبش را ترسیم میکند و او را منبع نور و آرامش میداند. او بیان میکند که جاذبه و محبت محبوبش چنان قوی است که زندگیاش را به بهشتی تبدیل کرده است. شاعر همچنین از وابستگی و پیوند عمیق خود با محبوبش سخن میگوید و میگوید که وجودش به عشق او وابسته است. با زبان عاشقانه، او خواستههای درونی و آرزوی جاودانگی عشق را بیان میکند و دنیای خود را تحت تأثیر این عشق توصیف مینماید. در نهایت، شاعر به احساس امنیت و شادی در نزدیکی محبوبش اشاره میکند و میخواهد تا ابد در کنار او باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که تو به میدان آمدی و همسایه دل من شدی، مانند چراغی که نورش را پخش میکند، عشق و احساسات من نیز از دل و جانم به بیرون ساطع میشود.
هوش مصنوعی: به آرامی و به تدریج، مانند دانههای گرانبها که از نور خورشید به وجود میآیند، دل من کامل و گرانبها شده است، تنها از آب و گل تشکیل شده و سنگینی دارد.
هوش مصنوعی: اگرچه من و تو در یک وجود مشترک هستیم، اما من میخواهم با عشق و محبت به تو نزدیک شوم و قلبم را به تو هدیه دهم.
هوش مصنوعی: در شگفتم که این سایه که بر سرم است، کیست؟ آیا این صدایی که فضلت را بر من ندا میدهد، متعلق به من است؟ این من واقعی من است یا نه؟
هوش مصنوعی: دنیا با وجود تو برایم مانند بهشتی پر از خوشبختی شده است، حالا منتظر هستم ببینم با محبت تو چه تغییراتی در دنیای من به وجود خواهد آمد.
هوش مصنوعی: دست تو بر سر من همچون تاجی است که بر سَر مینشانند و موهای تو همچون کمری است که دور این بدن پیچیده شده است.
هوش مصنوعی: عشق به من گفت کیسهام را پاره کن، گفتم چرا این کار را میکنی؟ و او پاسخ داد که نعمتهای من برای تو بیپایان است و همین برای تو کافی است.
هوش مصنوعی: من برگ نداشتم و دلم میلرزید، ولی برگ وش گفت نترس، تو که به حرم آمدی، در امان منی.
هوش مصنوعی: من آنقدر در آغوش تو خواهم بود که از همه چیز و دنیا کنار بروم و فقط بتوانی تمام شب به خوشی و شور و نشاط من نگاه کنی.
هوش مصنوعی: من بر تو پرتو عشق میاندازم تا همیشه در شادی و خوشی بمانی و مطمئن شوی که خوشبختی جاودانه من به تو تعلق دارد.
هوش مصنوعی: دل من وقتی که بهاری میشود، مانند باغی سرسبز و زیبا میشود و صورت من نیز مثل گلی درخشان و خوشرنگ جلوهگر میگردد؛ نوشیدنی من هم مانند گیاه ارغوانی رنگ و دلربا میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا چه خیال بستهای ای بت بدگمان من
تا چو خیال گشتهام ای قمر چو جان من
از پس مرگ من اگر دیده شود خیال تو
زود روان روان شود در پی تو روان من
بندهام آن جمال را تا چه کنم کمال را
[...]
گر چه ز خوی نازکت سوخته گشت جان من
سوی تو می کشد هنوز این دل ناتوان من
خواب نماند خلق را در همه شهر از غمت
دور شنیده می شود در دل شب فغان من
هیچ غبارت از درون می نپذیر دم سکون
[...]
هجر رخت زد آتشی در نی استخوان من
روی فلک سیاه شد از اثر دخان من
سوزم و همچنان بود شوق تو در روان من
میرم و همچنان رود نام تو برزبان من
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.