ما زنده به نور کبریاییم
بیگانه و سخت آشناییم
نفس است چو گرگ لیک در سر
بر یوسف مصر برفزاییم
مه توبه کند ز خویش بینی
گر ما رخ خود به مه نماییم
درسوزد پر و بال خورشید
چون ما پر و بال برگشاییم
این هیکل آدم است روپوش
ما قبله جمله سجدههاییم
آن دم بنگر مبین تو آدم
تا جانت به لطف دررباییم
ابلیس نظر جدا جدا داشت
پنداشت که ما ز حق جداییم
شمس تبریز خود بهانهست
ماییم به حسن لطف ماییم
با خلق بگو برای روپوش
کو شاه کریم و ما گداییم
ما را چه ز شاهی و گدایی
شادیم که شاه را سزاییم
محویم به حسن شمس تبریز
در محو نه او بود نه ماییم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مفهوم عمیق وجود و ارتباط انسان با خداوند میپردازد. شاعر به زنده بودن به نور کبریایی اشاره میکند و اظهار میدارد که انسانها با وجود بیگانگی، همواره در عمق وجودشان به هم نزدیکند. او تفاوت ظاهر و باطن را بررسی میکند و تأکید میکند که هیکل آدمی تنها روپوشی بر حقیقت درونی انسان است. شاعر به نقش شمس تبریز به عنوان نماد جمال و محبت الهی اشاره کرده و از محو شدن در او سخن میگوید. در نهایت، او به اهمیت توجه به اصل و مقام واقعی خود بجای تمایزات ظاهری مثل شاهی و گدایی تأکید میکند و بر وحدت وجود تأکید دارد.
هوش مصنوعی: ما به نور عظمت و بزرگی خود زندگی میکنیم و در عین حال، با دیگران روابطی نزدیک داریم و احساس غریبی نمیکنیم.
هوش مصنوعی: نفس مانند گرگ است، اما ما باید در دل خود به یوسف مصر فخر کنیم و او را بزرگ داشته باشیم.
هوش مصنوعی: اگر ماه از خود کبر کند و توبه کند، ما هم میتوانیم چهرهمان را به ماه نشان دهیم.
هوش مصنوعی: خورشید در آتش میسوزد، اما ما همچنان با شجاعت و امید، دل و روح خود را به پرواز درمیآوریم.
هوش مصنوعی: این بدن آدمی است که ما به عنوان پوششی برای آن باید نسبت به همهی سجدهها و عبادتها احترام بگذاریم.
هوش مصنوعی: در آن لحظه، به انسان نگاه نکن، تا زمانی که جانت را با لطفش برباید.
هوش مصنوعی: ابلیس به اشتباه تصور کرد که ما از حقیقت و حق جدا هستیم و به همین دلیل به ما با دیدی متفاوت نگاه کرد.
هوش مصنوعی: شمس تبریز فقط یک دلیل و بهانه است؛ در واقع، ما خود را به خاطر خوبی و محبت او به حساب میآوریم.
هوش مصنوعی: با مردم صحبت کن و بپرس که پوشش و جایگاه شاه بخشنده کجاست، زیرا ما فقیران و نیازمندان هستیم.
هوش مصنوعی: ما از مقام و جایگاه اجتماعی خوشحال نیستیم، بلکه خوشحالی ما در این است که به حقیقتی دست یافتهایم که شایستگیهای واقعی و معنوی را میسازد.
هوش مصنوعی: به شدت تحت تأثیر زیبایی شمس تبریز هستم، اما این تأثیر نه تنها به خاطر خود اوست، بلکه به خاطر حالتی است که در آن قرار دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نمرود به گاه پور آذر
میگفت خدای خلق ماییم
جبار به نیمپشه او را
خوش داد سزا که ما گواییم
لبیک زنان عشق ماییم
احرام گرفته در وفاییم
در کوی قلندری و تجرید
در کم زدن اوفتاده ماییم
جز روح طوافگه نداریم
[...]
آیا تو کجا و ما کجاییم
تو زانِ کهای و ما تراییم
ما مست شراب جان فزاییم
سرخوش ز می گره گشاییم
در کنج شرابخانه گنجی است
ما طالب گنج کنجهاییم
آنها که هوای می ندارند
[...]
ای دوست، بیا، که ما توراییم
بیگانه مشو، که آشناییم
رخ بازنمای، تا ببینیم
در بازگشای، تا درآییم
هر چند نهایم در خور تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.