|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر به توصیف حال و احوال عاشقانهاش میپردازد. او خود را شتری مست در عشق میداند و احساساتی عمیق و لطیف از عشق و زیبایی معشوقش را بیان میکند. شاعر از نثار کردن اشکوفه و احساس جلال و افتخار برخاسته از عشق صحبت میکند و به خوار بودن در برابر مردم اشاره میکند که برای او افتخار تبدیل شده است. نهایتا، او از اینکه در دنیای پر از غبار و سر و صدای زندگی به آرامش و حقیقت عشق برگردد، حرف میزند.
هوش مصنوعی: من در حالت سرخوشی و بیخیالی مثل شتری بزرگ هستم که برای یک پادشاه میخوابد و در هر لحظه ممکن است صدایی از گلویم بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: وقتی که صورت او مانند گل است، من هم مانند شکوفهای میشوم که به پایش نثار میشود.
هوش مصنوعی: اگر من مانند دریا با تلخی رفتار کنم، به طور یقین در کنارم گوهری ارزشمند خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر عشق معشوق مرا نخواهد، من با عشق او در غار تنهایی خودم زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: خواری و ذلت در جلوی مردم عیب و ننگ است، اما برای من همان ننگ تبدیل به افتخار شده است.
هوش مصنوعی: ای باد، سخن را از دلم بیرون کن، زیرا من در این گرد و غبار به خاطر ناتوانی در بیان خود، گم شدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای بار خدای و کردگارم
من فضل تو را سپاس دارم
زیرا که به روزگار پیری
جز شکر تو نیست غمگسارم
جز گفتن شعر زهد و طاعت
[...]
از خواجه مظفر کریوه
امروز هزار شکر دارم
غافل نیم و یکان یکان من
بر خود شب و روز می شمارم
سر جمله آن به طبع و خاطر
[...]
الحق نه دروغ سخت زارم
تا فتنهٔ آن بت عیارم
من پار شراب وصل خوردم
امسال هنوز در خمارم
صاحب سر درد و رنج گشتم
[...]
سودا زده فراق یارم
بازیچه دست روزگارم
ناچیده گلی ز گلبن وصل
صد گونه نهاده هجر خارم
بی آنکه شراب وصل خوردم
[...]
زان دو لب چون عقیق یارم
از دیده همی عقیق بارم
کارست مرا عقیق باری
تا عشق عقیق اوست کارم
کردست سرشک من عقیقین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.