|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دوستش توصیه میکند که با دل و جان به عشق و درخواست از خداوند بپردازد، زیرا دعای درویش با دل شکسته حتماً مستجاب میشود. او میگوید وقتی که حقیقت را درک کردی و به عشق واقعی رسیدی، دیگر نگران نخواهی بود. همچنین اشاره میکند که باید فدای عشق شوی و خود را در خدمت آن قرار دهی. در انتها، او از کسی که به درک عمیقتری از عشق نرسیده است، میخواهد از خیالهای بیاساس فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: ای دوست نیکوکار، گوش کن به نصیحتی که میزنم؛ چون در زندگی گاهی برای درویشها، کارهایی با درد و رنج زیاد همراه است.
هوش مصنوعی: بدان که دعای درویش دلشکسته که با اشتیاق و از عمق وجودش بیان میشود، حتماً مورد قبول و اجابت قرار خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: زمانی که آن سلطان بینظیر را دیدی، ثروتمند و مطمئن شدی و از حالت کم و بیش رها شدی.
هوش مصنوعی: اگر به عشق واقعی رسیدی، مانند اسماعیل که برای رضای الهی قربانی شد، باید خود را فدای آن کنی. خود را از بندگی و وابستگی به عشق آزاد کن، حتی اگر در ظاهر به نظر بیاید که چیزی نداری.
هوش مصنوعی: وقتی تحت تأثیر شخصیت و ذوق شمس تبریز قرار گرفتی، دیگر به فکر این افراد بیفایده و خام نباش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شما را شرم باد از کردهٔ خویش
وزین کشته یلان افتاده در پیش
به قبرستان گذر کردم کم وبیش
بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بیکفن در خاک رفته
نه دولتمند برده یک کفن بیش
حساب نسیههای کژ میندیش
چو زان حلوای نقد آن مرد درویش
مخور غم از برای امّت خویش
که هست از جرم ایشان فضل ما بیش
مکن بر من ستم جانا از ین بیش
بکارت می نیاید به بیندیش
لبت خون می چکاند از دل من
نمک خون آورد پیوسته از ریش
مرا دل خود ز جور چرخ ریشست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.