اندر دل ما توی نگارا
غیر تو کلوخ و سنگ خارا
هر عاشق شاهدی گزیدست
ما جز تو ندیدهایم یارا
گر غیر تو ماه باشد ای جان
بر غیر تو نیست رشک ما را
ای خلق حدیث او مگویید
باقی همه شاهدان شما را
بر نقش فنا چه عشق بازد ؟
آن کس که بدید کبریا را
بر غیر خدا حسد نیارد
آن کس که گمان برد خدا را
گر رشک و حسد بری برو بر
کاین رشک بُدست انبیا را
چون رفت بر آسمان چارم
عیسی چه کند کلیسیا را ؟
بوبکر و عمر به جان گزیدند
عثمان و علی مرتضا را
شمس تبریز جو روان کن
گردان کن سنگ آسیا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای داده به دست هجر ما را
خود رسم چنین بود شما را
بر گوش نهادهای سر زلف
وز گوشهٔ دل نهاده ما را
تا کی ز دروغ راست مانند
[...]
یکعهد کن این دو بیوفا را
یکدست کن این چهار پا را
دیدم شه خوب خوش لقا را
آن چشم و چراغ سینهها را
آن مونس و غمگسار دل را
آن جان و جهان جان فزا را
آن کس که خرد دهد خرد را
[...]
در بسته به روی خود ز مردم
تا عیب نگسترند ما را
در بسته چه سود و عالِمالغیب
دانایِ نهان و آشکارا
این داشت فسانه در مدارا
او گفت حکایت آشکارا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.