حاشا که زنده مانم از جور غیر و جانان
شمعی بگو چه سازد با آستین فشانان
از جور خوبرویان مشکل رهند عشاق
این فرقه جانسپاران و آنقوم جانستانان
کی حل عقده عشق زاهل خرد برآید
کاری نمیگشاید اینجا ز کاردانان
عاشق ز وصل معشوق چون بگذرد که باشند
عشاق تلخکامان خوبان شکر دهانان
ما بلبلان نیامد جز دیدن گل از ما
بر ما عبث در باغ بندند باغبانان
خوبان و عاشقانند قومی که بیکرانست
مهر و وفای آنان جوروجفای اینان
هر شب به بستر ناز سرخوش تو خفته و من
چشمم بهم نیامد چون چشم پاسبانان
مردند از جفایت ای وای گر نه بخشی
بر زخم سینهریشان بر درد خستهجانان
دارد نیاز پیران تأثیرها ولیکن
از جام ناز مستند این نازنین جوانان
مشتاق اگر نبخشد بر من زهی سعادت
ور خون من بریزد جانم فدای جانان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف درد و رنج عاشقان پرداخته و به موضوع عشق و ناامیدی اشاره دارد. شاعر از ظلم و سختیهایی که عاشقان از سوی معشوقان و دیگران میکشند میگوید و بیان میکند که زندگی بدون عشق به تلخی میگذرد. او به سختی و ناتوانی در حل مشکلات عشق اشاره میکند و از شرایطی که باعث دوری عاشقان از معشوقان میشود، مینالد. همچنین در شعر به ناز و زیبایی جوانان و تأثیر آن بر عاشقان اشاره شده و در نهایت عشق را دلیلی برای فدای جان میداند. شاعر به تضادهای موجود در عشق، از جمله شکر و تلخی، نیز اشاره میکند و حالت روحی خود را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوانم به زندگی ادامه دهم اگر تحت ظلم دیگران باشم، جانان من! ای شمع، بگو با کسانی که آتش را در آستین خود دارند، چه باید کرد؟
هوش مصنوعی: به خاطر رفتار سختگیرانه و زیباپسندانه محبوبان، عاشقان این گروه که جان خود را فدای عشق کردهاند، با مشکلاتی مواجه هستند، در حالی که برخی دیگر از مردم، جان دیگران را میگیرند و بر آنان ستم میکنند.
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق انسانی، از دسترس عقل و خرد فراتر است و هیچ ترفند و راه حلی از افراد خبره نمیتواند به این قبیل مسائل پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: عاشقانی که از وصل معشوق خود بگذرند، زندگیشان بسیار تلخ و苦 خواهد شد، در حالی که خوبان با لبان شیرین و دلربا در کنار آنها هستند.
هوش مصنوعی: ما بلبلان تنها برای دیدن گل به باغ آمدهایم و باغبانان بیمورد ما را در باغ محبوس میکنند.
هوش مصنوعی: عاشقان و انسانهای نیکوکار، گروهی هستند که محبت و وفای آنها بیپایان است، در حالی که کسانی که به آنها ظلم میکنند، در تضاد با این ویژگی قرار دارند.
هوش مصنوعی: هر شب در کنار تو خوابم میبرد و من هنوز نمیتوانم چشمانم را ببندم، مانند چشمان نگهبانان که همیشه بیدارند.
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم تو مردان بسیار به »درد و رنج« آمدهاند. ای کاش مهر و بخشش بر زخمهای دلbroken» »ببخشی تا شاید دلهای خسته، آرام بگیرند.
هوش مصنوعی: پیران به تاثیرات و نیازهای خود آگاه هستند، اما جوانان با لطافت و زیبایی خود در حال لذت بردن هستند.
هوش مصنوعی: اگر آن کس که دوستش دارم، به من اجازه ندهد، خوشا به حال من! حتی اگر خونم را بریزد، جانم را فدای او میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان
کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان
بر عقل من بخندی گر در غمش بگریم
کاین کارهای مشکل افتد به کاردانان
دلداده را ملامت گفتن چه سود دارد
[...]
ای مرغ صبح بشکن ناقوس پاسبانان
تا من دمی برآرم اندر کنار جانان
در خواب کن زمانی آسودگان شب را
کآن ماه رو نترسد زآواز صبح خوانان
ای کاشکی رقیبان دانند قیمت تو
[...]
ما باز دل نهادیم بر جور دلستانان
ما را به ما گذارید باران و مهربانان
از بیم بد زبانان بردن نمی توانیم
الا به زیر لبها نام شکر دهانان
با چشم و غمزه تو افتاده جان شیرین
[...]
پیران ز چاره عاجز در کار این جوانان
کاینان به سحر و اعجاز گشتند درس خوانان
بیمهر ساقی ما جز خون نکرد در جام
شرب مدام اینست در بزم مهربانان
بانی بگوی نائی اسرار دل کماهی
[...]
دردا که ماند در دل بس حسرت از جوانان
آوخ که سوخت جان ها بر داغ مهربانان
تن کی سبک پی از بند دل گرانان
خفته خبر ندارد سر در کنار جانان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.