گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مشتاق اصفهانی

دولت فقر آفت زوال ندارد

ای خنک آنکس که ملک و مال ندارد

گریه بود ترجمان آنکه زبانی

پیش تو هنگام عرض حال ندارد

چشم تر است آبیار کشت محبت

مزرع ما بیم خشک سال ندارد

بوالهوس است آنکه گاه عرض تمنا

پیش نکویان زبان لال ندارد

هست قدح بزم عشق را دل پرخون

جام زر و کاسه سفال ندارد

گاه مه و گاه مهر گویمت اما

پیش تو این حسن و آن جمال ندارد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode