پادشه ملک صباحت که بود
هم به صفا پادشه وهم به نام
گلبن گلزار سیادت که داشت
سرو حسد بر قد آن خوشخرام
ناگهش ایام ز بامی فکند
راست چو مهر از فلک نیلفام
وز پی سال اجلش عقل گفت
پادشه حسن فتاده ز بام
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
پادشه ملک صباحت که بود
هم به صفا پادشه وهم به نام
گلبن گلزار سیادت که داشت
سرو حسد بر قد آن خوشخرام
ناگهش ایام ز بامی فکند
راست چو مهر از فلک نیلفام
وز پی سال اجلش عقل گفت
پادشه حسن فتاده ز بام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عقل چه آورد ز گردون پیام
خاصه سوی خاص نهانی ز عام؟
گفت: چو خورد نیست فلک را قرار
نیست درو نیز شما را مقام
وام جهان است تو را عمر تو
[...]
خواجه قوام الدین صدر انام
آنکه بدو یافت شریعت قوام
بر در او عقل فروتر گدای
بر سر او چرخ کمینه غلام
مسند او تکیه گه شرع و عقل
[...]
عقدِ پرستش زتو گیرد نظام
جز به تو بر هست پرستش حرام
ای ز تو ایّام رسیده بکام
داده شکوه تو جهان را نظام
خاصگیان حشمت عقل و روح
نوبتیان در تو صبح و شام
همچو وداعست دلیل فراق
[...]
یا قمرالحسن مزیلالظلام
جد بطلوع مع کاس المدام
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.