پادشه ملک صباحت که بود
هم به صفا پادشه وهم به نام
گلبن گلزار سیادت که داشت
سرو حسد بر قد آن خوشخرام
ناگهش ایام ز بامی فکند
راست چو مهر از فلک نیلفام
وز پی سال اجلش عقل گفت
پادشه حسن فتاده ز بام