حسن روزافزون نگر کان خسرو زرین طناب
دی هلالی بود و امشب ماه و امروز افتاب
بود در خرگه نقاب افکنده و محجوب لیک
دوش خرگه بر طرف شد دی نقاب امشب حجاب
رایت من بین که در جولان گهش بوسیدهام
دی زمین امروز نعل بادپا امشب رکاب
گر به کویش جا کنم یک شب سگش از طور من
شب کند دوری سحر بیگانگی روز اجتناب
قتل من کز عشق پنهانم به کیش یار بود
دی گناه امروز خواهد شد روا امشب ثواب
دور آخر زد به بزم آتش که آن میخواره داشت
شام تمکین نیم شب تسکین سحرگه اضطراب
محتشم در لشگر صبر از ظهور شاه عشق
بو دی تشویش امشب شور و امروز انقلاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و حالاتی است که شاعر در آن احساسات و تجربههای خود را به تصویر میکشد. شاعر از تغییرات روز و شب صحبت میکند و به زیباییهای عاشقانه میپردازد. او به نقش عشق در زندگیاش اشاره میکند و از تحولات در احساسات و وضعیت روانیاش میگوید. در نهایت، شاعر به تشویش و شور و حالی که این عشق برایش به ارمغان آورده، پرداخته و در نهایت به صبر و تحمل در برابر عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی فزایندهای را ببین که آن شاه زریّن با زنجیری هلالی در آسمان است و امشب ماه و امروز خورشید به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: در مکانی که قبلاً پنهانی و با پوشش حضور داشتم، امشب پردهها کنار رفت و رازهای نهانی نمایان شد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویری از حرکت و جنبش اشاره دارد. او به تمجید از لحظات پرشور و هیجان در زندگی میپردازد. با تصویر بوسیدن زمین، به نوعی احساس نزدیکی و پیوند با طبیعت و زندگی را بیان میکند و از نعل بادپا به عنوان نماد سرعت و قدرت یاد میکند. این تصویر به تجربهای عمیق و پویا از سفر و تحرک اشاره دارد که در آن زمین زیر پا حس میشود و شخص در جستجوی هدفهای بزرگتر است.
هوش مصنوعی: اگر یک شب در کوی تو جا بگیرم، حتی سگت هم از من دوری خواهد کرد و در صبح، که زمان بیگانگی است، از برخورد با من پرهیز خواهد کرد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر عشقش پنهانانه کشته شده، اگر دیروز گناهی انجام داده باشد، امروز میتواند به عنوان کار نیک از آن یاد شود.
هوش مصنوعی: در آخرین دور از جشن، آتش بهپا شد و در حالی که میخواره مشغول شام خوردن بود، نیمه شب را با آرامش سپری کرد و صبحگاه، اضطرابش کاسته شد.
هوش مصنوعی: در دل لشکر صبر، از آمدن پادشاه عشق خبر دارم؛ امشب دلشوره و هیجان دارم و امروز دگرگونی در احوالم حس میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شهریار دادگستر خسرو مالک رقاب
آنکه دریا هست پیش دست احسانش سراب
آسمان جود گشت و جود ماه آسمان
آفتاب ملک گشت و ملک چرخ آفتاب
بنگر اکنون با خداوند جهان شاه زمین
[...]
تا ببردی از دل و از چشم من آرام و خواب
گه ز دل در آتش تیزم گه از چشم اندر آب
عشق تو باچار چیزم یار دارد هشت چیز
مرمرا هر ساعتی زین غم جگر گردد کباب
با رخم زر و زریر و با دلم گرم و زحیر
[...]
مهترا ، هر چند شعرم زان هر شاعر بهست
تا توانستم نکردم من ز شعری اکتساب
قصد آن دارم که دامن در چنم زین روز بد
روز خوب خویش جویم بر ستوری چون عقاب
تا همی خوانم کتاب و تا همی جویم شراب
[...]
سر و بالایی که دارد بر سر گل مشک ناب
آفت دلهاست و اندر دیدهام چون آفتاب
روی رنگینش چو ماه تافته بالای سرو
زلف مشکینش چو مشک تافته بر ماهتاب
صبر از آن خواهم همی تا عشق او پوشم به صبر
[...]
ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید
نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب
هر کجا کلک تو شد بر صفحه کاغذ روان
تیغ هندی را نماند با نفاذش هیچ تاب
در هوایت هر که چون کاغذ دوروئی پیشه کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.