لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
محتشم کاشانی

ای روی تو از می ارغوان رنگ

دارد سمنت ز ارغوان رنگ

در دور خط تو می‌نماید

آیینهٔ آفتاب در زنگ

در سلسلهٔ تو همچون مجنون

صد خسرو بی‌کلاه و اورنگ

خواهم شومت دچار اما

در خواب که در برت کشم تنگ

از غمزهٔ پر فن تو پیداست

کیفیت صلح و صورت جنگ

صد رنگ فسون در آن دو چشمست

در هر رنگی هزار نیرنگ

این دل که تو داری ای غلط مهر

نرم است چو موم و سخت چون سنگ

دل میشنواندم در آن زلف

نالیدن طایر شب آهنگ

ای گل برهی مرو که خاری

در دامن عصمتت زند چنگ

یک لحظه به غیر اگر بیائی

بگریزی ازو هزار فرسنگ

در پای فتادنم ز کویت

عذریست چو عذر محتشم لنگ

 
 
 
عطار

ای عشق تو با وجود هم تنگ

در راه تو کفر و دین به یک رنگ

بی روی تو کعبه‌ها خرابات

بی نام تو نامها همه ننگ

در عشق تو هر که نیست قلاش

[...]

سعدالدین وراوینی

چون کار بنام آید و ننگ

بر آتش چون کباب و بر تیغ چوزنگ

عراقی

تنگ آمدم از وجود خود، تنگ

ای مرگ، به سوی من کن آهنگ

بازم خر ازین غم فراوان

فریاد رسم ازین دل تنگ

تا چند آخر امید یابیم؟

[...]

مولانا

برخیز ز خواب و ساز کن چنگ

کان فتنه مه عذار گلرنگ

نی خواب گذاشت خواجه نی صبر

نی نام گذاشت خواجه نی ننگ

بدرید خرد هزار خرقه

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه