لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
محتشم کاشانی

گرچه قرب درگهت حد من مهجور نیست

گر به لطفم گهگهی نزدیک خوانی دور نیست

شمع مجلس در شب وصل تو سوزد من ز هجر

چون نسوزم کاین سعادت یک شبم مقدور نیست

با تو نزدیکان نمی‌گویند درد دوریم

آری آری تندرستان را غم رنجور نیست

حور می‌گفتم تو را خواندی سگ کوی خودم

سهو کردم جان من این مردمی در حور نیست

این که می‌سازیم بر خوان غمت با تلخ و شور

جز گناه طالع ناساز و بخت شور نیست

موکبت را دل چو با خود می‌برد ای آفتاب

تن چرا در سایهٔ آن رایت منصور نیست

محتشم را محتشم گردان به اکسیر نظر

کان گدا را چون گدایان سیم و زر منظور نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیرخسرو دهلوی

ای که بی خاک درت در دیده من نور نیست

گر مثل جان می رود، ترک توام مقدور نیست

روزی اندر کوی خودبینی قیامت خواسته

زانکه آه دردمندان کم ز نفخ صور نیست

رخ چه پوشی چون حدیث حسن تو پنهان نماند

[...]

خواجوی کرمانی

عشق سطانیست کو را حاجت دستور نیست

طائران عشق را پرواز گه جز طور نیست

کس نمی بینم که مست عشق را پندی دهد

زانک کس در دور چشم مست او مستور نیست

دور شو کز شمع عشق آتش بنزدیکان رسد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجوی کرمانی
جهان ملک خاتون

گر بپرسی بندهٔ خود را، ز لطفت دور نیست

زانکه کس در بندگی چون بنده ات [مهجور] نیست

گر تو گویی در خداوندی بود غیر تو کس

یا چو من در بندگی و اخلاص این مقدور نیست

گر تو را بر حال زار من نظر نبود یقین

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
شمس مغربی

با تو است آن یار دائم وز تو یک دم دور نیست

گرچه تو مهجوری از او، وی ز تو مهجور نیست

دیده بگشا تا ببینی آفتاب روی او

کافتاب روی او از دیده ها مستور نیست

لیک رویش را بنور روی او دیدن توان

[...]

قاسم انوار

عاشقان در جمع با یارند و این بس دور نیست

پیش دوران طریقت این سخن مشهور نیست

رمز مستان معانی را نداند عقل دون

صیدبازان حقیقت در خور عصفور نیست

عشق مستست و بتیغ تیز میگوید سخن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه