گفتم چه دیدم آن رخ و آن زلف تابدار:
«آمنت بالذی خلق اللیل و النهار»
از طور کوی دوست سنا برق روی دوست
آمد چنان به جلوه که «آنست منه نار»
هر دیده ای چه شمع دل افروز اشک ریز
هر سینه ای ز داغ جهانسوز لاله زار
از عاشقان نوای «انا الحق» بر آسمان
می زد علم اگر که نمی بود بیم دار
با قبۀ جلال وی این نه رواق را
در دیدۀ کمال چه قدر است و اعتبار
تا خم شد آسمان که شود حلقۀ درش
از مهر و مه نهاد به سر تاج افتخار
یک تار از دو طرۀ او را بباد داد
باد صبا و روز مرا تیره کرد و تار
با چین او کسی نبرد نام ملک چین
تاری از او قلم زده بر خطۀ تتار
بالا بلند او گذری کرد از چمن
آب از دو دیده کرد روان سرو جویبار
نخل شکر برش که ز شیرین گرفته تاج
فرهادوار کرده مرا کوه غم ببار
زد مفتقر به یاد تو ای دوست این رقم
شاید به روزگار بماند به یادگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.