بی غم عشق تو جان با هستی من دشمن است
هرکه با جان هم وثاقی کرد با تن دشمن است
ای که گفتی تیر باران است از او جوشن بپوش
دوست چون تیر افکندبر دوست جوشن دشمن است
بر جهانی می نیارستم گشودن چشم از آنک
خانه تاریک دل با نور روزن دشمن است
پیش چشمم بتگه دیر آید اکنون کالبد
آری آنکو بت شکن شد با برهمن دشمن است
ریزه الماس با زخم آنچنان دشمن مباد
کز فراقت خواب خوش بر دیده من دشمن است
نکته بین اشراق کز اطوار بخت واژگون
دوست با ما راست پنداری چو دشمن دشمن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عواطف عاشقانه و چالشهای ناشی از عشق میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق معشوق با هستیاش در تضاد است و هرکه عشق ورزد، ممکن است با جسم و تن خود درگیر دشواریها و دشمنیها شود. او به تسلی و آرامش در عشق اشاره میکند، اما در عین حال از درد و رنج جدایی سخن میگوید. شاعر نکتهسنجی را مطرح میکند که اگر به عشق و دوستی به درستی نگاه نشود، میتواند به موانع و دشمنیها بینجامد. در نهایت، او بر تضاد بین عشق و دشمنی تأکید میکند و به پیچیدگیهای عاطفی رابطهها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: عشق تو برای من خیلی گرانبهاست و باعث میشود که حتی وجودم در تضاد با خوشیهای زندگیام باشد. هرکسی که به طور عمیق با روح و جان من ارتباط برقرار کند، در واقع نمیتواند با بدن و زندگی مادیام سازگار باشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که گفتهای رابطهام با او مانند تیراندازی است، پس برای حفاظت از خودت زره بپوش؛ زیرا اگر او تیر پرتاب کند، دلیلی بر دشمنی اوست.
هوش مصنوعی: من بر دنیای خود از خواب غفلت نمیزنم، زیرا روشناییِ آفتاب برای دل تاریک من همانند ورود یک دشمن است.
هوش مصنوعی: در مقابل چشمانم، معشوق به سوی من نمیآید، اما اکنون جانم را میجوید؛ آن کسی که بتشکن است، دشمن برهمن میباشد.
هوش مصنوعی: به آرامی و با دقت، به خواستههای روحی و عاطفی خود از دست دادن یار را بیان میکند. ناراحتی و رنجی که ناشی از جدایی بوده، به قدری عمیق است که حتی زیباییهای کوچک زندگی نیز تحت تأثیر قرار گرفته و خواب و آرامش را از او سلب کرده است. در واقع، او با درد و زخم جدایی روبهرو شده و نمیتواند از خوشیها بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: نکته بین و روشنفکر کسی است که با توجه به رفتار غیرعادی و ناپایدار دوست، این رفتار را درست و شایسته میداند و همواره او را با دشمنی که در مقابلش است، مقایسه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گو ز من دل جمع دار آن کس که با من دشمن است
هر که خود را دوست می دارد به دشمن دشمن است
در حصار عافیت بی ذوق را آرام نیست
آن که ذوق فتنه یابد به آهن دشمن است
گوش معزول است در خلوتگه ارباب راز
[...]
با حجاب جسم خاکی جان روشن دشمن است
مغز چون گردید کامل پوست بر تن دشمن است
بر تو تلخ از تن پرستی شد ره باریک مرگ
رشته فربه به چشم تنگ سوزن دشمن است
ما درین ظلمت سرا از دل سیاهی مانده ایم
[...]
من سیهبختم نه تنها چرخ با من دشمن است
تا تو را دیدم مرا هر موی بر تن دشمن است
آخر از بدگویی دشمن مرا خون ریختی
خود غلط بود این که میگفتن دشمن است
رشک دارد دشمنم با دشمنان خود به کین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.