گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میلی

چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیرد

عجب است کاین قدرها، ز من اعتبار گیرد

ز تپیدن دل خود، شب هجر در عذابم

که غمت نمی‌تواند که در آن قرار گیرد

ز دل رمیدهٔ من، عجب است عالمی را

که چو صید خون گرفته، ره آن سوار گیرد

به رهش نه ناصح آمد، ز پی نصیحت من

که به این بهانه او هم، سر راه یار گیرد

ز سر گناه میلی بگذر، مگیر بروی

که عنان چون تو مستی، نه به اختیار گیرد