|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از غم و اندوه جدایی از یار صحبت میکند. او میگوید که اگر محبوب به سوی دیگران برود، دیگر نمیتواند به سمت او بازگردد. شاعر در حال فریاد زدن است که چرا محبوبش با فرستادهاش همزمان رفته است. او همچنین به مستی و غفلتی که مانع از شناختن حقیقت شده، اشاره میکند و از درد دلی که دارد، مینالد. خواننده در این شعر حس تنهایی و فقدان را احساس میکند، زیرا محبوبش در میهمانیهای دیگران حضور دارد و دیگر هیچگونه میلی از او نمیبیند.
هوش مصنوعی: اگر محبوب به سمت دیگران برود، نمیتوان به سمت دیگری رفت.
هوش مصنوعی: آوای شکوهمند که کسی که ادعا میکرد از پیش من، همزمان با پیامآور محبوب، رفته است.
هوش مصنوعی: او در حالتی از مستی به سر میبرد که نمیتوانست تشخیص دهد، به همین دلیل از ترس رقیب، در پیاله خود را خالی کرد و از آنجا رفت.
هوش مصنوعی: تا زمانی که درد دلم آرام نگیرد، مدعی به طور پنهانی رفت.
هوش مصنوعی: نمیتوان به هیچ چیز از او پی برد، چون به شدت در مهمانیها و مجالس دیگران غرق شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طوفان درم بر آسمان رفت
در شیربها سخن به جان رفت
هر دل که ز عشق بی نشان رفت
در پردهٔ نیستی نهان رفت
از هستی خویش پاک بگریز
کین راه به نیستی توان رفت
تا تو نکنی ز خود کرانه
[...]
ساقی، به غم تو عقل و جان رفت
می ده، که تکلف از میان رفت
شد تاب و توانم اندر این راه
من هم بروم، اگر توان رفت
تا شد رخ و زلفت از نظر دور
[...]
کافسوس که تن بماند و جان رفت
از دل صبر و ز تن توان رفت
عشقت چو به قصد عقل و جان رفت
دل هم به غلط در آن میان رفت
دل برد گمان که آن دهان نیست
یک ذره بدید و در گمان رفت
جز حسن تو را چو هست آنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.