غمکدهٔ چشم را، دیدهٔ گریان شکست
سستبناخانهام، از نم توفان شکست
در دم افغان مرا، خوی تو آمد به یاد
در دل آزردهام، ناوک افغان شکست
سینهٔآزردهام، بس که ز افغان پر است
نخل خدنگ ترا، غنچهٔ پیکان شکست
شد به ره آرزو، پای سلامت فگار
بس که ز سنگ بتان، شیشهٔ ایمان شکست
آنکه به باغ کرم، کی به دل خصم هم
خار تمنّا ازان گلبن احسان شکست
ژالهفشان ، ابر زد با کف تو لاف جود
برق زدش بر دهان، کش همه دندان شکست
کوه وقارش فکند سایه چو بر آسمان
گشت دو تا پشت قوس، کفّهٔ میزان شکست
ابر وقار ترا، سایه چو لنگر فکند
دُرج گهر چون حباب، در دل عمّان شکست
کاسته گردد چو بدر، بیسر و پا چون سپهر
هرکه به خوانت نمک خورد و نمکدان شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از موضوعاتی چون غم و ناکامی صحبت میکند. شاعر با استفاده از استعارههای مختلف، احساسات عمیق و دردهایش را بیان میکند. چشمهای اشکآلود، ساختمان سست در نتیجه طوفان، و یادآوری برخی خاطرات تلخ، نشاندهنده ناامیدی و زخمهای درونی اوست. شاعر به مشکلات و ناکامیهایی که در زندگی تجربه کرده، اشاره میکند و از شکستهای روحی و عاطفی خود مینالد. در انتها، به رابطه انسان با دیگران و افتخاراتی که در آن وجود دارد، نیز پرداخته میشود و در نهایت، خطر از دست دادن این پیوندها را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: چشم من که پر از غم است، به خاطر اشکهایش خراب شده و خانهای که به سست بنیانی آن معروف است، به خاطر باران شدید در هم ریخته است.
هوش مصنوعی: با شنیدن صدای افغان، یاد تو در ذهنم تداعی شد. در دلم ناراحت هستم و تیر اندوه به دلم اصابت کرده است.
هوش مصنوعی: دل من از درد و غم پر شده است، بهطوری که صدای ناله و زاری به گوش میرسد. تو ای محبوب، نشانههای غم و اندوه را در قلب من دیدهای، مانند غنچهای که به خاطر تیر زخم خورده باشد.
هوش مصنوعی: در مسیر رسیدن به آرزو، پای سلامت آسیب دید، زیرا ترس از سختیهای زندگی موجب شکسته شدن ایمانم شد.
هوش مصنوعی: کسی که در باغ مهربانی و خوبی است، هرگز در دل دشمن خود آرزوی بدی را ندارد و از گلهای محبت او هیچ خاری نمیطلبد.
هوش مصنوعی: باران شبنم مانند، ابر به وسعت بخشش تو به مردم فخر میفروشد و در لحظهای که برق میزند، دندانهای از غم شکستهاش را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: وقار کوه سایهاش را بر آسمان انداخت و وقتی که آسمان به دو نیم تقسیم شد، ترازوی انصاف به هم خورد.
هوش مصنوعی: ابر با وقار تو، وقتی سایهاش را بر زمین میافکند، مانند لنگری است که در دل دریای گوهر مینشیند و حبابها را در دل عمان میشکند.
هوش مصنوعی: زمانی که ماه کامل شود، اگر چیزی کم شود، مانند آسمانی بدون طرفین خواهد بود. هر کسی که از سفرهات بهرهای برد و در این میان به تو ضرر رساند، باید بداند که به خود آسیب زده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفت: لبش نکتهای، لعل بدخشان شکست
زد دهنش خندهای، پسته خندان شکست
باز به چوگان زلف، آمد و میدان بتاخت
گوی دلم را که شد، پاره و چوگان شکست
کی به رخ او سد، با همه تاب آفتاب
[...]
وای که مستانه یار، جعد پریشان شکست
ساغر لب ریز کفر بر سر ایمان شکست
چون گل رخسار او، زآتش می برفروخت
شمع شبستان گداخت، رنگ گلستان شکست
چون به ازل حسن دوست، خون ملاحت کشید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.