گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ای بزرگی که رای صایب تو

کارهای عمل به سامان کرد

کار کرد هنر کفایت تو

بر کفاة زمانه تاوان کرد

هر چه تاریک دید روشن ساخت

هر چه دشوار دید آسان کرد

شفقت های راستت بر من

مکرمت های بس فراوان کرد

عادتم کرده ای به خلعت خویش

عادت کرده باز نتوان کرد