گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ای بزرگی که سوی درگه تو

ره بزرگان به دیدگان سپرند

فخر جویند و بنده تو شوند

جان فروشند و مدحت تو خرند

مرکبان تو میزبانانند

لاغران مرا بدانچه خرند

راه بی لاغران من نروند

کاه بی لاغران من نخورند

مرکبان تو را همی شنوم

که به جای دو جای من نگرند

لاغران مرا چه فرمانی

کز الیکو کدام جای برند

 
 
 
سنایی

خادمان را ز بهر آن بخرند

تا به رخسارشان فرو نگرند

«لا الی هولاء» نه مرد و نه زن

بین ذالک نه ماده و نه نرند

جای ایشان شدست هند و عجم

[...]

مشاهدهٔ ۱۲ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
خاقانی

ای که هر دم ز تبت خلقت

صد شتر بار مشک در سفرند

گردن اشتران دهی پر زر

به کسانی که سرور هنرند

تا تو اشتر سواری اندر فید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
سعدی

تا سگان را وجود پیدا نیست

مشفق و مهربان یکدگرند

لقمه‌ای در میانشان انداز

که تهیگاه یکدگر بدرند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه