به کوی یار هردم از فراق یار مینالم
چو بلبل از غم گلزار در گلزار مینالم
شهید چشم مستم، با خیال طره میگریم
چو بیمارم به زاری در شبان تار مینالم
توانم را به چشم ناتوان بردی و خود رفتی
کنون در کنج غم بییار و بیغمخوار مینالم
اسیر زلف یارم عاشق محراب ابرویش
مسلمانم ولی در حلقهٔ زَنّار مینالم
در و دیوار گلشن شد ز عکس روی تو زآن رو
چو بلبل هر زمان بر هر در و دیوار مینالم
نمیدانم بلای مردمان از چیست عاشق را
ترا بیمار چشمان سیه، من زار مینالم
شرابی ساقیا! آبی برین آتش فشان کامشب
مغنیوار میسوزم، چو موسیقار مینالم
چه بنویسد «وفایی» شرح هجران تو؟ چون هردم
به یاد سرو بالای تو قمریوار مینالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من از جور و جفای چرخ کجرفتار، مینالم
نه بیمارم ولی چون مردم بیمار، مینالم
حسین از جور شمر شوم، لبتشنه ز کف جان داد
من از بیرحمی شمر جنایتکار، مینالم
پی انگشتری انگشت او را اهرمن ببرید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.