من از جور و جفای چرخ کجرفتار، مینالم
نه بیمارم ولی چون مردم بیمار، مینالم
حسین از جور شمر شوم، لبتشنه ز کف جان داد
من از بیرحمی شمر جنایتکار، مینالم
پی انگشتری انگشت او را اهرمن ببرید
من از بیرحمی آن کافر غدار، مینالم
به دشت کربلا در خیمهگاهش ریختند آتش
ز آتشبازی آن دشت آتشبار، مینالم
پناه عالمی در کربلا شد بیکس و تنها
ز درد غربت آن خسرو بییار، مینالم
ز دشت نینوا تا بر سر نی شد سرش تا شام
به سان نی، که نالد در دل نیزار، مینالم
سپاه شام و کوفه صدهزار و شاه دین تنها
ز بیآزرمی آن لشکر بسیار، مینالم
کنار نعش اکبر ناله چون لیلا کشید از دل
ز سوز نالهاش پیوسته مجنونوار، مینالم
خزان شد تا بهار عمر گلهای بنیهاشم
چو بلبل روز و شب، در ساحت گلزار، مینالم
سکینه سر نهاده بر سر زانوی غم دایم
ز بیغمخواری آن طفل بیغمخوار، مینالم
به حال زینب غمدیده همچون ابر میگریم
به درد بیدوای عابد تبدار، مینالم
از آن روزی که دیده کوچههای شام را زینب
چو «ترکی» بر سر هر کوچه و بازار، مینالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی مصائب و دردهای امام حسین (ع) و خاندان او در واقعهی عاشورا و پس از آن است. شاعر از ظلم و بیرحمی دشمنان صحبت میکند و از جانباختن ایشان در کربلا و دردهای زینب و سکینه، دو دختر امام حسین (ع)، به شدت ناله و دلتنگی میکند. او به وقایع تراژیک مانند تشنگی امام حسین، ظلم شمر و آتش زدن خیمهها اشاره میکند و حزن و اندوه خود را از این واقعه تلخ و شهادت یاران حسین (ع) و غمهای پس از آن ابراز میدارد. شاعر در پایان، نالههای زینب را در کوچههای شام به تصویر میکشد و به غم و اندوه بیپایان او اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من از ظلم و بیرحمیهای دنیا شکایت میکنم. بیمار نیستم، اما مانند کسی که بیمار است، ناله میکنم.
هوش مصنوعی: حسین به خاطر ظلم شمر و تشنگی، جان خود را از دست داد. من به خاطر بیرحمی و جنایات شمر، غم و اندوه دارم و ناله میزنم.
هوش مصنوعی: دست او را اهرمن به خاطر انگشتری برید، و من از بیرحمی آن کافر فاسد ناراحتم.
هوش مصنوعی: در دشت کربلا، در محل خیمهها، به خاطر آتشسوزی که در آنجا رخ داد، آتش پراکنده شده و من از این حادثه غمگینم.
هوش مصنوعی: در کربلا، عالمی به کمک آمده که به شدت تنها و بیکس است و از درد یتیمی خسرو بیهمراه غمگین و نالان است.
هوش مصنوعی: از دشت نینوا تا وقتی که سرش به نی تبدیل شد، تا شام به گونهای مانند نی که در دل نیزار ناله میکند، من هم در دل خود ناله میکنم.
هوش مصنوعی: سپاه شام و کوفه، با صد هزار نفر، در حالی که پادشاه دین به تنهایی با آنها مواجه است، من از بیمردی و نداشتن غیرت آن لشکر بزرگ ناراحت و ناراضی هستم.
هوش مصنوعی: در کنار جسد اکبر، از دل نالهای مانند لیلا سر دادم و به خاطر سوز دل، بیوقفه مانند مجنون گله میکنم.
هوش مصنوعی: با رسیدن خزان، دوران جوانی و شکوفایی گلهای بنیهاشم به پایان رسیده است. مانند بلبل که در گلزار روز و شب ناله میکند، من هم در این باغ از sadness و ناامیدی شکایت میکنم.
هوش مصنوعی: سکینه، با درد و اندوهش، سرش را بر زانوی غم گذاشته و به خاطر بیتوجهی به آن کودک بیغم، همواره ناله میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر زینب که در غم به سر میبرد، همچون ابر اشک میریزم و به درد عابدی که تب دارد و درمانی برای دردش نیست، ناله میکنم.
هوش مصنوعی: از آن روزی که زینب در کوچههای شام را میبیند، همچون «ترکی» در هر کوچه و بازار، به فراق و اندوه مینالد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به کوی یار هردم از فراق یار مینالم
چو بلبل از غم گلزار در گلزار مینالم
شهید چشم مستم، با خیال طره میگریم
چو بیمارم به زاری در شبان تار مینالم
توانم را به چشم ناتوان بردی و خود رفتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.